۱۳۹۳ تیر ۲۸, شنبه

نادمِ از خود راضی

دیشب مامان رو بردم یک رستوران خیلی خوب و ازش پذیرایی کردم که از دلش در بیارم. اما چیزی که تمام کننده بود سفر نصفه روزه ما به استکهلم، این شهر رویایی بود. البته اصلا قصدم این نبود که ببرمشون. میخواستم امروز صبح رو بخوابم و ظهر هم به تمیز کاری بگذرونم عصر ببرمشون شهر خودم رو بهتر نشون بدم که روزهای وسط هفته بتونن خودشون برن از خونه بیرون. اما صبح که بیدار شدم و بیمار گونه فیس بوک رو باز کردم - هنوز چشمام کامل باز نبود- دیدم بابا سر صبح اول وقت یک استاتوس بلند بالا گذاشته و توش نوشته که دخترمون گفته این دوروز تعطیل اخر هفته رو به کسی قول ندیم که میخواد ما رو ببره و بگردونه!
من و داری؟ گفتم ای وای اصلا برای حفظ آبرو هم شده باید این کار رو بکنم مخصوصا که بابا بدلیل کهولت سن دچار درد مزمن پا هست و هفته پیش بعد از راهپیمایی زیاد باز در استکهلم و موزه اسکانسن تقریبا برای یک هفته حتی از اتاق به اتاق رفتن در خانه هم عاجز بود و به جز روز سه شنبه باقی روزها خانه نشین مطلق بود.
تندی دوش گرفتم، صبحانه خوردیم و راهی استکلهم شدیم بی هیچ برنامه دقیقی! تمام مسیر داشتم حساب میکردم چه جاهایی ببرم که هم کمتر راه برن و هم دیدار مفیدی داشته باشند. مسلما از شهر قدیمی استکهلم شروع کردیم اما نمیتونستیم تمام کوچه پس کوچه هاش رو بریم بخاطر بابا. بعد از گشتی در شهر قدیمی و عکس گرفتن در میدان اصلی شکمها به قارو قور افتاد و راهی یک رستورانی شدیم که حتما غذای صد در صد سوئدی بخوریم. من سراغ هر رستورانی میرفتم بسیار گرون بود و این دو مخالفت میکردن- هی از روزی که اومدن حساب کتاب من و میکنند و تعارف که مبادا خرج زیادکنند و این یکی از دلایل دعوای من و مامانم هست - به هر حال همینطور که رستوران رستوران ر رد میکردیم مامان یه جایی نشون داد که خیلی دنج بود. وارد شدیم خوشگل بود. قیمت غذاشم معقول بود. با اینکه قصدمون امتحان سه نوع غذا بود ولی دیدم ته دلشون هر دو کوفته قلقلی سوئدی رو میخوان و منم که کلا دو هفته است هوسش کردم ترجیح دادیم هر سه یه غذا بخوریم. به حدی غذا لذیذ بود که نمیشد ازش گذشت. موقع حساب کردن فهمیدم این رستوران در تریپ ادوایسر امتیاز 4.5 از 5 رو گرفته و یکی از بهترین های تا الان در سال 2014 است.
بعد سوار بر قایق های hop-on , hop-off  شدیم. اکثرا حتما میدونید ولی برای دوستانی که نمیدانند hop-on , hop-off چیه، باید بگم که در بیشتر شهرهای توریستی جهان اتوبوس ها و قایقهای گردشگری هست که توریستها رو در سطح شهر میچرخونند و در مقابل نقاط توریستی و sight seeing محتلف ایستگاه دارن که توریست میتونه هرجا خواست پیاده بشه و بعد از دیدار از اون نقطه توریستی سواد بر اتوبوس یا قایق بعدی بشه. یکی از بهترین امکانات برای توریستها برای اینکه بلیطش 24 الی 72 ساعت هست و خوب خیلی راحت و بی دغدغه دقیقا جلوی مکان مورد نظر پیاده وسوار میشید. برای ما خیلی به صرفه نبود جون فقط میخواستیم دوری بزنیم و در واقع پول 24 ساعت دادیم برای یک ساعت و هیچ جا هم پیاده نشدیم بخاطر کمبود وقت ولی روی آب بودن و دیدن استکهلم زیبا از داخل آب همیشه ارزش دارد.
بعد از قایق سواری کمی به تماشای شهر نشستیم و بعد یک بستنی مخصوص خوردیم. این بستنی ها قیف های خیلی بزرگ و خوشمزه ای دارند که در خود فروشگاه تهیه میشوند.
وقتی رسیدیم خونه انقدر غرق بوسه و بغل شدم، و انقدر مامان و بابا تشکر کردند و انقدر هی برای خودشون دو تایی از امروز تعریف میکردند که حد نداشت. به علاوه با اینکه چند جایی امکان عصبانیت وجود داشت ولی کنترل کردم و یا تذکرهام رو با خنده و ماچ و بوسه به شکل طنز و سر به سر گذاشتن دادم به جز یه جاکه کمی اخمالو شدم بخاطر اینکه تذکر چندین و چند ساله است که در سر نمیرود که نمیرود( بعد من میخوام مملکت درست هم بشه)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر