۱۳۹۴ آبان ۲, شنبه

خوبي دوستيهاي قديمي

دنيا يكي از شوخي هاي بدش با من اين هرگوشه دنيا پراكنده شدن دوستان بود. اما از خوبيهاش با من اينه كه مهم نيست كي؟ چند بار در سال؟ چه ساعتي از شبانه روز؟ به چه بهانه؟ مهم اينه دلت كه دو صبح بتركه پيام بدي به رفيق فابريك دانشكده ، صبح ببيني پيامت و جواب داده و شبِ اون صبحِ تو بشينيد هي اس ام اس بديد و از خنده روده بر بشي! انگار نه انگار هفت ساله نديديش، انگار نه انگار چندين ماهه باهم حرف نزديم. هنوز مثل روزهاي صميميت دانشگاه بگو الف تا ي رو ميخونيم و كلي ميتونيم با هم شوخي كنيم، 
صبح شنبه را اينطور شروع كردن عاليه❤️ هرچند غم دلتنگي هم مياد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر