صبح بعد از کش و قوس در تخت تصمیم گرفتم که بلند بشم بروم سمت آشپزخانه که بلند شدن من همان جیغم به هوا رفتن همان. یکی از بدترین اسپاسم های گردن رو گرفتم که تکان نمیتونم بخورم. پسرک هم بلد نیست قلنج بشکند. همینطور که نفسم به زور در میامد زنگ زدم به آموروزو که راهنمایی بگیرم. همه راهنمایی ها رو تند تند به پسرک انتقال دادم و او هم هراسان به تکاپو افتاد. کیسه آب داغ گذاشتم و بعد روی توپ تنیس غلت زدم که از درد نفسم رفت. از آن ور بی نهایت گرسنه بودم و چشمام سیاهی میرفت. صبحانه را با وضعیت اسفباری خوردم و دوباره آب جوش آوردیم و کیسه رو پرکردیم و گذاشتم زیر گردن و کتفم و نشستم به تماشای جلسات اینترنتی "کورس اطلاعات و ارتباطات" که داره پایه های آفیس رو تدریس میکنه. خیلی چیزهای جدید کاربردی یاد گرفتم ازش ولی خداییش وقتی دارد برای تازه وارد ها درس میدهد حوصله سربر است چرا که آدم کلیت کار رو بلده و شاید فقط اجتیاج به یه سری اطلاعات ریز داشته باشه بعد مجبوره نیمساعت بشینه و همه چیز رو از اول گوش کنه. چرا نگاه میکنم؟ چون در تمرین هایشان باید مو به موی این ها را اجرا کرد که نمره خوب گرفت. کلافه ام از درد و محدودیت تحرک گردن. این وسط باید تا شب یک پاور پوینت هم بر اساس این کلاس های اینترنتی درست کنم. خلاصه اینکه اعصاب ندارم الان.
۱۳۹۶ آبان ۲۱, یکشنبه
۱۳۹۶ آبان ۲۰, شنبه
تفاوت فانتزی جنسی و آزار جنسی
کی دوبار در همین ایام که بحث هشتگ #من_هم (#metoo) راه افتاده دیدم صفحه «فمینیسم روزمره» در اینستاگرام به مورد #آیدین_آغداشلو به عنوان آزارگر جنسی اشاره کرده و ارجاع داده به افشین پرورش که ایمیلهایی از آغداشلو به دانشجویانش منتشر کرده ( صحت اینکه آنها دانشجو هستند را انگار فقط خود آقای پرورش میداند).
این پستها باعث شدند من درباره این مسئله و اینکه چرا از نظر من ( تا این لحظه) آن دو ایمیل منتشر شده مصداق آزار جنسی نیست و شباهتی بین افراد مطرح شده در کمپین «من هم» با آغداشلو نیست بنویسم.
همین ابتدا دو نکته را بگویم
۱- من نه هنرمندم نه از هنر سر درمیاورم نه حتی در عمرم یک اثر از آیدین آغداشلو دیده ام. پس قطعا هیچ تعصب و تعلق خاطری از هیچ منظر به این شخص نمیتوانم داشته باشم.
۲- هیچ بعید نمیدانم امثال آغداشلو از قدرت خود سواستفاده کرده باشند و زنان را به بستر فراخوانده باشند یا به زنی تجاوز کرده باشند. حتی بعید نمیدانم که مافیایی در هنر ساخته باشند و لزوم پیشرفت افراد، در خدمت این صاحبان قدرت بودن باشد.
همین ابتدا دو نکته را بگویم
۱- من نه هنرمندم نه از هنر سر درمیاورم نه حتی در عمرم یک اثر از آیدین آغداشلو دیده ام. پس قطعا هیچ تعصب و تعلق خاطری از هیچ منظر به این شخص نمیتوانم داشته باشم.
۲- هیچ بعید نمیدانم امثال آغداشلو از قدرت خود سواستفاده کرده باشند و زنان را به بستر فراخوانده باشند یا به زنی تجاوز کرده باشند. حتی بعید نمیدانم که مافیایی در هنر ساخته باشند و لزوم پیشرفت افراد، در خدمت این صاحبان قدرت بودن باشد.
۳- مبنای نظرم تنها و تنها بر اساس آن دو-سه ایمیلی است که به عنوان شاهدی بر مدعا مطرح شده نه شواهد و ادعاهای دیگر. یعنی الان اگر زنی بگوید آقای آغداشلو به او گفته اگر با من بخوابی برایت نمایشگاه میگذارم و وقتی جواب رد گرفته به زور متوسل شده، بی شک میگویم آغداشلو از قدرتش سواستفاده کرده و به زن تجاوز کرده. یا اگر به زنی «خلاف میل و رضایت زن» دست زده، لمس کرده و پیام سکسی داده قطعا او یک آزارگر جنسی است.
یکی دو هفته پیش دوستی برایم متن ایمیلهایی که به نام آیدین آغداشلو هست را فرستاد. بر مبنای آن دو متن تنها چیزی که برداشت نکردم « آزار جنسی» یا «سواستفاده از قدرت و استثمار جنسی» بود. متن آن نامهها بیشتر یک تخیل جنسی از مردیست که در سن آغداشلو بیشتر خودش را با بیان آنها ارضا میکند تا عملش و البته شاید توانایی انجامش را هم داشته باشد که نه تنها به خودش مربوط است که جای تحسین برای چنین قدرت فانتزی و توانایی هم دارد.
این نوع مکالمات که به اصطلاح «سکس تکست» هستند بین جوان و پیر با هرجنسیتی وجود دارد. حتی هیچ تضمینی نیست که در واقعیت آن دو نفر یا چند نفر با هم رابطه داشته باشند و یا مو به موی متن نوشته شده را اجرا کنند. برای بسیاری این تنها یک فانتزی جهت تهییج است. به علاوه متن نامه نشانی از زور و تهدید ندارد بلکه حتی ارجاع به تجربه های پیشین دارد که ما هنوز نمیدانیم اجباری بوده یا نه؟ حتی در انتهای یکی از ایمیلها بحث «تری سام» است که به نظر هم آن زن مخاطب قرار است با خود کسی را بیاورد پس بحث عدم رضایت و زور و بهره برداری از قدرت حداقل در آن ایمیل دیده نمیشود. ایمیل دوم حتی با کلماتی عاشقانه شروع شده و باز از متن نامه به نظر میاید یک ارتباط دوجانبه است.
بله این امکان دارد که این ادم معروف از قدرتش سواستفاده کرده و در ازای حمایت از این زنان برای پیشرفت در عرصه هنری، از آنها دعوت به همخوابگی یا سکس فانتزی کرده باشد. که اگر به زور بوده قطعا تجاوز و آزار است، موردی که در باره بیل کوزبی، هاروی واینستاین و افراد سرشناس دیگر اتفاق افتاده، یعنی اکثر زنان افشاکننده مورد آزارجنسی و یا وادار به عملی بدون رضایت خود شدهاند. بیل کوزبی که به زنان دارو میخوراند و هاروی واینستاین زنان را به وعده قرار کاری به محل اقامتش میکشاند و وقتی آنها به سر قرار میرسیدند او را نیم برهنه یا با حوله حمام میدیدند و در جایی بودند که نه راه پس داشتند نه راه پیش. در شکایات مطرح شده علیه واینستاین که منجر به راه اندازی هشتگ «من هم» شد، زنان وارد رابطه برای پیشرفت نشدند ولی سالها درباره اتفاقی که برایشان افتاده سکوت کردند. یعنی چیزی خلاف متن ایمیلهای افشا شده که نشان از یک رابطه جنسی بیش از یک بار دارد. بار دیگر تاکید میکنم در اینکه افرادی چون آغداشلو یا دیگر هنرمندان صاحب قدرت به ازای کمک به پیشرفت، درخواست رابطه جنسی دارند شکی ندارم و این اسمش فساد و سواستفاده از قدرت است. اما وقتی عدم رضایت نباشد نمیتوان آن را آزار و تجاوز خواند. متن نامهای پر از فانتزی جنسی نمیتواند ملاک آزارجنسی باشد مگر این که نامه برای اولین بار و بدون درخواست آن فرد فرستاده شده باشد که چنین چیزی از محتوای نامه برداشت نمیشود. به عقیده من یک فعال و پژوهشگر حقوق زنان و گرداننده صفحهای پرمخاطب باید بتواند بین «آزار و تجاوز جنسی» و «فانتزی جنسی» فرق بگذارد. برای افشاکردن آزارهای جنسی در ایران آنقدر مدارک موثق وجود دارد که نیازی به استناد به یک متن فانتزی سکسی نیست. ما باید بین آزار جنسی و روند رایج فساد جنسی فرق بگذاریم. زنان بسیاری از سر ناآگاهی یا براثر وضعیت موجود، تن به بهرهبرداری جنسی از خود برای رسیدن به اهداف میبرند. قطعا مقصر این زنان نیستند که ساختار و فرهنگیست که آنها را وادار به چنین کاری میکند. آن مردی هم که به عرضه آنها پاسخ مثبت میدهد آدم سخیفی است که از استیصال یا ناآگاهی آن فرد و جایگاه قدرت خود بهرهبرداری میکند. به خوبی به یاد دارم که زنان دانشجویی برای نیفتادن از درسی خودشان پیشنهاددهنده سکس به استاد بودند. مقصر آن زنان نبودند و نیستند اما نام آن کار دیگر آزارجنسی نیست. در واقع به نظر من وقتی پای رضایت در میان باشد و نوعی معامله، نمیشود به آن گفت آزار جنسی، نهایت میتوان گفت آن زن بدون آگاهی در رابطهای نابرابر بوده. اما یادمان نرود در اینجا ما با زنان بیسواد یا حتی زنانی فقیر یا تحت تهدید، و کودکان روبهرو نیستیم، ما با زنانی روبهرو هستیم که تحصیلکردهاند. به نظر من با اینکه در ابتدا باید ساختاری را که باعث میشود زنان تن به عرضه خود برای رسیدن به هدفی را بدهند مورد نقد قرار داد، اما سلب مسئولیت مطلق از زنان بالغ و تحصیلکرده با عقیده فمینیستیام جور درنمیاید. زنان برای من کودک یا انسان نابالغ و ناآگاه نیستند که دیگری ( مردان یا فعالین حقوق زنان) تشخیص بدهند چه چیزی به صلاحشان است. همانطور که اعتقاد دارم مردها درقبال خشونتهای وارده به زنان مسئولند، زنان را هم مسئول در انتخاب فعال برای تن دادن به یک رابطه نابرابر جنسی به ازای پیشرفت یا چشمپوشی از پیشرفت از این راه اما افشاگری میدانم.
این نوع مکالمات که به اصطلاح «سکس تکست» هستند بین جوان و پیر با هرجنسیتی وجود دارد. حتی هیچ تضمینی نیست که در واقعیت آن دو نفر یا چند نفر با هم رابطه داشته باشند و یا مو به موی متن نوشته شده را اجرا کنند. برای بسیاری این تنها یک فانتزی جهت تهییج است. به علاوه متن نامه نشانی از زور و تهدید ندارد بلکه حتی ارجاع به تجربه های پیشین دارد که ما هنوز نمیدانیم اجباری بوده یا نه؟ حتی در انتهای یکی از ایمیلها بحث «تری سام» است که به نظر هم آن زن مخاطب قرار است با خود کسی را بیاورد پس بحث عدم رضایت و زور و بهره برداری از قدرت حداقل در آن ایمیل دیده نمیشود. ایمیل دوم حتی با کلماتی عاشقانه شروع شده و باز از متن نامه به نظر میاید یک ارتباط دوجانبه است.
بله این امکان دارد که این ادم معروف از قدرتش سواستفاده کرده و در ازای حمایت از این زنان برای پیشرفت در عرصه هنری، از آنها دعوت به همخوابگی یا سکس فانتزی کرده باشد. که اگر به زور بوده قطعا تجاوز و آزار است، موردی که در باره بیل کوزبی، هاروی واینستاین و افراد سرشناس دیگر اتفاق افتاده، یعنی اکثر زنان افشاکننده مورد آزارجنسی و یا وادار به عملی بدون رضایت خود شدهاند. بیل کوزبی که به زنان دارو میخوراند و هاروی واینستاین زنان را به وعده قرار کاری به محل اقامتش میکشاند و وقتی آنها به سر قرار میرسیدند او را نیم برهنه یا با حوله حمام میدیدند و در جایی بودند که نه راه پس داشتند نه راه پیش. در شکایات مطرح شده علیه واینستاین که منجر به راه اندازی هشتگ «من هم» شد، زنان وارد رابطه برای پیشرفت نشدند ولی سالها درباره اتفاقی که برایشان افتاده سکوت کردند. یعنی چیزی خلاف متن ایمیلهای افشا شده که نشان از یک رابطه جنسی بیش از یک بار دارد. بار دیگر تاکید میکنم در اینکه افرادی چون آغداشلو یا دیگر هنرمندان صاحب قدرت به ازای کمک به پیشرفت، درخواست رابطه جنسی دارند شکی ندارم و این اسمش فساد و سواستفاده از قدرت است. اما وقتی عدم رضایت نباشد نمیتوان آن را آزار و تجاوز خواند. متن نامهای پر از فانتزی جنسی نمیتواند ملاک آزارجنسی باشد مگر این که نامه برای اولین بار و بدون درخواست آن فرد فرستاده شده باشد که چنین چیزی از محتوای نامه برداشت نمیشود. به عقیده من یک فعال و پژوهشگر حقوق زنان و گرداننده صفحهای پرمخاطب باید بتواند بین «آزار و تجاوز جنسی» و «فانتزی جنسی» فرق بگذارد. برای افشاکردن آزارهای جنسی در ایران آنقدر مدارک موثق وجود دارد که نیازی به استناد به یک متن فانتزی سکسی نیست. ما باید بین آزار جنسی و روند رایج فساد جنسی فرق بگذاریم. زنان بسیاری از سر ناآگاهی یا براثر وضعیت موجود، تن به بهرهبرداری جنسی از خود برای رسیدن به اهداف میبرند. قطعا مقصر این زنان نیستند که ساختار و فرهنگیست که آنها را وادار به چنین کاری میکند. آن مردی هم که به عرضه آنها پاسخ مثبت میدهد آدم سخیفی است که از استیصال یا ناآگاهی آن فرد و جایگاه قدرت خود بهرهبرداری میکند. به خوبی به یاد دارم که زنان دانشجویی برای نیفتادن از درسی خودشان پیشنهاددهنده سکس به استاد بودند. مقصر آن زنان نبودند و نیستند اما نام آن کار دیگر آزارجنسی نیست. در واقع به نظر من وقتی پای رضایت در میان باشد و نوعی معامله، نمیشود به آن گفت آزار جنسی، نهایت میتوان گفت آن زن بدون آگاهی در رابطهای نابرابر بوده. اما یادمان نرود در اینجا ما با زنان بیسواد یا حتی زنانی فقیر یا تحت تهدید، و کودکان روبهرو نیستیم، ما با زنانی روبهرو هستیم که تحصیلکردهاند. به نظر من با اینکه در ابتدا باید ساختاری را که باعث میشود زنان تن به عرضه خود برای رسیدن به هدفی را بدهند مورد نقد قرار داد، اما سلب مسئولیت مطلق از زنان بالغ و تحصیلکرده با عقیده فمینیستیام جور درنمیاید. زنان برای من کودک یا انسان نابالغ و ناآگاه نیستند که دیگری ( مردان یا فعالین حقوق زنان) تشخیص بدهند چه چیزی به صلاحشان است. همانطور که اعتقاد دارم مردها درقبال خشونتهای وارده به زنان مسئولند، زنان را هم مسئول در انتخاب فعال برای تن دادن به یک رابطه نابرابر جنسی به ازای پیشرفت یا چشمپوشی از پیشرفت از این راه اما افشاگری میدانم.
پینوشت: از گفتگو در اینباره استقبال میکنم که از گفتگوها بیاموزم و اگر واقعا اشتباهی در نظراتم هست تصحیح کنم.
اشتراک در:
پستها (Atom)