چند سال پيش، زمانی كه هنوز در ايران بودم، در یک مهمانی همسر يكی از زنان مدام از اين صحبت میکرد که از بس خوش تيپ است هرجا میرود همه زنها نگاهش میكنند و دو سوته ميتواند زن دیگری بگيرد. خانواده زن با قيافهای احمقانه سكوت كرده بودند. دليل سكوتشان اين بود كه اگر حرفی میزدند، آن مرد زندگی زن و شوهری را به آشوب میکشاند. دختر نوجوان خانواده هم به هرجمله پدر از ته دل میخنديد و اعلام رضايتش از خوشتیپی پدر را با نيشهای بازش نشان ميداد. زن هم ساكت نشسته بود ونگاه میکرد. همانطور که مرد وصف سهل بودن زن رنگارنگ گرفتن میکرد رو به دختر گفتم: «ميدونی مادرت هم زن زيباييه و خيلي سريع ميتونه مرد ديگه اي پيدا كنه؟ برا اونم همينقدر خوشحال ميشی؟»
گفتن اين جملهها همان، خشك شدن لبخند دختر همان، ساكت شدن مرد سخنگو با خشم همان، اعتراض زن كه استغفرالله اين چه حرفيه همان و قطع رابطه با خانواده ما برای مدتی همان!
تلختر از تحقیر شدن مدام زن، تقاضای تمام آشنايان از من برای عذرخواهی بود كه البته اين كار را انجام ندادم.
بله خشونت عليه زنان همينقدر نزديك همه ماست اما نميبينيم یا خودمان را به ندیدن میزنیم و به آنها كه میبينند و اعتراض میکنندخرده میگيريم. هیچ زنی مستحق چنین برخوردی نیست. سکوت اطرافیان نه تنها لطف به زندگی آن زوج نیست که خشونتی مضاعف بر زنی است که آنقدر تحقیر شده توانایی دفاع از خود را ندارد. پس لطفا سکوت نکنید.