۱۳۹۴ مرداد ۱۰, شنبه

دوپاره گی های مهاجر

مهاجر یعنی دوپاره، یعنی دوگانه. مخصوصا اگر یک سری ارتباطاتش را با مبدا قطع نکرده باشد. حالا به هر نوعی، خود کشور، اخبارش، خانواده و یا زبان.
امروز که تصمیم گرفتم بنشینم خانه و بالاخره به مطالب وبلاگم سرو سامان داده و همه را به بلاگر انتقال بدهم به مشکل بزرگی برخوردم، تاریخ ها و ساعتهای وبلاگها را براساس ایران گذاشته بودم. نمیدانم چرا؟ هرچه هست تنظیم چند سال پیش است. در پرشین بلاگ مشکلی نبود چون همه چیز فارسی بود. در بلاگر هم برای انتشار تاریخ ایرانی و ساعت ایرانی فعال بود. اما امروز که انتقال مطلب میدادم، و تقویم آی پرشین باز بود و دائم در حال convert. و در عین حال داشتم همه را همزمان به Word انتقال میدادم که جایی ذخیره باشند برای روز مبادا، مانده بودم چطور تاریخ بزنم؟ یه سری را به تاریخ میلادی زدم، اما امروز فکر کردم چون مطالبم به تاریخ ایران منتشر شده بهتر اشت تاریخ ایرانی داشته باشند و در فولدر ماهانه نام ماههای ایرانی باشد. اما بعد از مدتی متوجه شدم با اینکه مطالب در وبلاگ به تاریخ ایرانی منتشر شده اما در قسمت آرشیو ماهانه، ماه و سال میلادی است. به نظر چیز ساده ای میاید میدانم، به نظر مهم نیست تاریخ چه باشد. من میتوانم همه را به تاریخ میلادی بزنم. اما یک لحظه، این تلاش تغییر تاریخ، این تنظیم کردنها بر مبنای ماه و سال ایرانی برایم شد یک تکان که یادم بیاید مهاجر همیشه دوپاره است. هر مهاجری چیزی برای وابستگی دارد. من ازبیشتر وابستگی ها دل کندم، بند ها یکی یکی پاره شدند اما زبان فارسی، نوشتن، خواندن و مخاطب هایم... نه شدنی نیست. مهم نیست مطالبم به چه تاریخی باشند، اما حس خوشایندی نیست. این که ماههایم، روزهایم، سالهایم فرق دارد، اینکه نمیدانم ماه شمسی کی شروع می شود و کی تمام اما هنوز یک حاهایی خاطره هایم با معیار تاریخ ایران است.
مهاجر بلاخره چیزی برای دوپاره بودن دارد. 

۱۰ مرداد ۱۳۹۳

۱ اگوست ۲۰۱۵

۱ نظر:

  1. آدم می گه شاید به مرور زمان این دوپارگی کمتر خودش رو نشون بده ولی من فک می کنم چیزی که از شکل اصلی و ذاتی خودش خارج بشه دیگه مثل قبل نمیشه. مهاجرت و دوپارگیش هم همینطور. شاید ادم فک کنه با مرور زمان عادی میشه همه چی ولی در اصل این طور نیست. همیشه اینکه بخشی از ووجود ادم به یه طرف دیگه میل داره وجود خواهد داشت

    پاسخحذف