۱۳۹۴ مرداد ۱۷, شنبه

اونجا كجاست؟

صبح روز شنبه چشم باز كرده نكرده، موبايل را روشن ميكنم اول اينستاگرام و بعد پيامهاي رسيده درگروههاي مختلف را ميخوانم! اينستاگرام پرشده از عكس روز تعطيل در ايران، انگار مانتو حذف شده از لباس زنان نه؟ 
عكس ها يا از مهماني است يا استخر يا عرق خوري! 

در تلگرام، يك سري از دوستان در حال تدارك ديدار هستند، از كل مكانهايي كه نام ميبرند من فقط سه جا را ميشناسم! از امكانات مكانهاي جديد ميگويند، حس از فرنگ برگشته اما از اون سمت را دارم! 
پيام هاي اين گروه تمام ميشود ميروم سراغ پيامهاي دوستي كه در ايران به سر ميبرد! عكسي فرستاده از جايي خصوصي! و من به جاي احوال پرسي سوالم اينه: اينجا كجاست؟! 
بله ملك شخصي از ما بهتران! پيام بعدي اش توضيح مفصل بود از مكان كنسرتي كه ميرود، رستوراني كه قرار است برود كه آن جا عرق سرو ميشود! و اينكه به يكي از آشنايان گفته همراهش شود ولي ايشون استخر پارتي دعوت دارد و نميتواند! 

سه بار پيام را خواندم تا بفهمم! در اينكه ايران مانده بود من فرار كنم كه آزادي زياد شود و همه چيز مهيا شكي ندارم! البته نوشيدني در رستوران از موارد عادي جاده رودبنه- لاهيجان بود! و رستورانهاي شهر هم همه مهمانها خودشان با خودشان عرق ميبردند و اين را همه ميدانستند. اما اينطور گستردگي اش برايم جديد بود! 
آخرين شب ايران بودنم توسط يك دوست پسر كوتاه مدت سابق به استخر پارتي دعوت شده بودم كه ردش كرده بودم! هم فضاهايش را از شنيده هايم دوست نداشتم هم شايد فكر ميكردم شب آخر با استرس ريختن و نريختن ١١٠ نگذرد بهتر است. تازه، من دوروز ديگر در كشور آزاد بي دغدغه همه اينها را خواهم داشت! 
اما حقيقت اين كشور آزاد اين نبود، البته من به دليل عدم عضويت در انجمنهاي دانشجويي و عدم رفت و آمد با دانشجويان تجربه هايم كمتر است اما شنيده ها باز چيز مشابه اي با ايران ندارد! 

در شهر من سالي يكبار يك شب براي ٤ ساعت استخر تابستاني شهر براي شنا و موزيك و باربيكيو باز ميشود! اين كشف جديد من است و هفته پيش ميخواستم بروم كه درست مثل نديد بديدها از تنها پسر ايراني كه ميشناختم و قرار بود بره سوال ميكردم و در نهايت نرفتم چون هوا براي من سرد بود! 

نيمي از چيزهايي كه اين روزها از ايران ميشنوم اينجا نميبينم! نه فقط شهر كوچك من كه بهش ميگوييم دهات، كه حتي از دوستان ساكن استكهلم هم نشنيدم! 
حالا بعضي موقعها عكسهايي از افراد با هش تگها ميشه ديد در استكهلم كه كمي لوكس تر است اما باز در مقايسه با ايران هيچ! 
همين درباره عكسهاي دوستانم در آمريكا، استراليا و كانادا ميبينم! از نظر پوشش شباهت بيشتري با بچه ها در ايران است اما تهِ تهِ لوكس بودن يك رستوران است يا يك مهماني با لباسهاي شيك! حتي بالماسكه ها هم در ايران مفصل تر است! 

پيامها را زيرو رو كردم باز، عكسها را هم! من با اين فضا بيگانه ام! اين فضاي سرشار از الگوبرداري اگزجره شده! ديگه ميترسم به كسي بگويم يك سفر بيا اينجا بس كه اينور بي هيجان و بي تنوع است! و از اين قرتي بازي ها خبري نيست! يعني هست ولي براي ميلياردرها! دوستان اينستاگرامي من پولدار هستند اما مولتي ميليونر نيستند ولي سبك گشت و گذار مولتي ميليونري و مطابق كليپهاي ويديويي رپرهاست!
حتي عكسهاي تو فيس بوك كه ميبيني مثلا همش مردها سه چهار تا دختر بيكيني پوش تو بغلشون دارند، آدم ياد فيفتي سنت ميفتد! 
يا گنگستر هاي آمريكايي كه تو كشتي تفريحي شون يه سيگار برگ رو لب و چهار تا داف تو بغل و بطريهاي مشروب جلو! 

نميدونم ايران مانده بودم همرنگ جماعت ميشدم يا نه؟ ولي الان ميدونم آدمش نيستم! آدم اين مدل زندگي! آدم اينكه عرق و ويسكي و شراب رو مثل هم خوردن، هر هفته پارتي بودن، و رستورانهاي برند رفتن! 

همينكه يك آخر هفته از قبل برنامه ريزي ميكنم با دوستان كه بريم يك بار بشينيم با تمام غرهايم از بي تنوعي و مردمان يخ اينجا اما دلچسبه! و همينكه هرچند ماه يكبار راهي ديسكوي مزخرف شهر ميشيم! يا سالي دوبار مهماني ايراني! 
اينكه يه زمانهايي دلم ميخواد فقط تو خونه بشينم يا تنها برم قدم بزنم در آرامش و سكوت مطلق شهر هم كافيست! فقط ميخوام استرس نداشته باشم!
زماني تو ايران وقتي يك اتفاق خارج از عرف بود ميگفتند" اينجا اروپا ست" 
حالا فكر كنم اگر ما اينجا تفريحي منفاوت تجربه كنيم بايد بگيم: اينجا ايران است! 

ايراني كه من ديگر نميشناسم! 

۵ نظر:

  1. - این ایرانی که میگی، برای همه نیست، فقط برای بخشی از مردم هست.
    - ایرانی که تو شبکه های مجازی دیده میشه، حتی تو صفحه های دوستان، انقدرها هم شبیه ایران و ایرانی نیست.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آره خودمم حدس ميزدم ولي به هرحال اطرافيان خودمند! اين برام دردناكه:(

      حذف