بعضی مجموعه داستانها رو باید آروم خوند، مزه مزه کرد، از شخصیت پردازیش لذت برد. وقتی هر داستانی تمام شد یه نفس کشید، آب گلو رو قورت محکم داد و چشمهارو بست و تمام اون شخصیت داستان و مونولوگ و دیالوگ رو مرور کرد. نباید بلافاصله رفت سراغ داستان بعدی، باید گذاشت داستان قشنگ بشینه تو وجودت. اینها خصوصیات " پرتره مرد نیمه تمام" هست. بعد از سالها از یک مجموعه داستان آنطور که دوست داشتم لذت بردم.
پرتره مرد ناتمام، امیر حسین یزدان بُد. نشر چشمه
پی نوشت: متن بالا رو دقیقا بعد از تمام کردن داستان ششم از هشت داستان کتاب نوشتم. دیگه مطمىن بودم حق این کتاب و نویسنده است. داستان بعدی خوب پیش رفت حتی آخری هم. فقط آخری یک جور شعاری بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر