۱۳۹۳ دی ۱۹, جمعه

غرب وحشی، عقده چپ!

خبر برخلاف عده ای که فکر میکنند اصلا ساده نیست، در روز روشن دو مرد مسلح به دفتر نشریه ای که سالهاست دارد هفتگی با کارتونهایش مذهب، سیاست، اجتماع را به سخره میگیرد حمله کرده و هشت زورنالیست و دو پلیس را میکشند. خبر اصلا ساده نیست، این اتفاق در پاریس، قلب فرانسه،سمبل مبارزه با استبداد دینی، استبداد پادشاهی، جایگاه روشنفکری، هنر، تاریخ، دموکراسی، حقوق بشر، ازادی، امنیت و مدارا، افتاد. شاید روزگاری نه چندان دور از دل همین پاریس فرمان استعمار الجزیره صادر شد اما روزگاری نه چندان دورتر، از همین پاریس دستور خروج از الجزیره صادر شد با تمام تهدیدها و ترورهای وحشت زا. فرانسه یعنی " ترس بی معنی است" . در زمان استقلال الجزیره یکی از بزرگترین گروههای تروریستی اروپایی در فرانسه علیه مردم فرانسه و دولت حاضر فرانسه عملیات گسترده تروریستی به خرج دادند، اما دولت وقت فرانسه تن به این همه ترور نداد و یک قدم از اقدامش، یعنی خروج از الجزیره عقب ننشست تنها برای اینکه فرانسه کشوری بود که باید الگو میشد در پایبند شدن به حقوق انسانی! فرانسه از مدارامند ترین کشورها با اقلیتهای دینی بود و هست، جمعیت زیادی از کشورهای آفریقایی ساکن این کشور هستند- چه آنها که بر اساس مستعمره بودن فرانسوی شدند و چه بعدها به صورت پناهجو به این کشور آمدند- فرانسه همینطور، کشورِ ازادی خواهی است. نماد بزرگی از مبارزات آزادیخواهی با دو انقلاب بزرگ. فرانسه را مهد دموکراسی هم میدانند، اگر مهد نباشد قطعا یکی از بزرگترین و موفق ترین دموکراسی های جهان است.  بله اتفاق اصلا ساده نبود، این حمله، حمله به ژورنالیست و فرانسه نبود، حمله به دموکراسی، ازادی، و مدارا بود.
در این اتفاق باید با دو نوع تفکر کلنجار میرفتی، یکی ایرانیانی که آنقدر از اسلام زده هستند که با تمام نفرت موجود در خودشان علیه اسلام، مسلمانها و عربها مینوشتند بی توجه به اینکه این میان میلیونها مسلمان سالهاست دارند در فرانسه زندگی میکنند بدون اینکه تهدیدی ایچاد کنند، و سوی دیگر چپی های ایرانی که فقط منتظرند که داستان جدیدی سر هم نمایند تا کاسه کوزه ها را بر سر این غرب وحشی بیندازند! دسته اول را میشود باهاشون کنار آمد چون معمولا جز رشنفکر ها نیستند اما دسته دوم بدجور کار سخت و روان فرسایی است.
یک نفر نوشته "ماشین رسانه غربی" به کار افتاد. این ماشین رسانه غربی ساخته ذهن چپی های ایرانی است. اینکه میگم ایرانی برای این هست که من اینجا تمام دوستان غیر ایرانیم تفکرات چپ دارند و منتقد شدید بسیاری از سیاستهای جامعه های خودشان و حتی باورمند به تاثیر مدیا و شیطنتهای رسانه ای! اما هرگز درباره چنین اخباری تئوری توطئه نمیزنند! بله ایرانی های نازنین چپ گرا علاقه شدیدی دارند که با استفاده از فیس بوک و رسانه های- از سر اتفاق غربی- علیه ماشین رسانه غربی داستان سرایی کنند. اولین داستان سرایی آنها هم این است که رسانه های غربی حقیقت را نشان نمیدهند. و فقط یک سوی قضیه را نشان میدهند یا جهت دار هستند. چهار سال هست دسترسی آزاد به رسانه های جهان بی سانسور دارم. در چنین مواقعی اکثرشان را فعال میکنم تا اخبار مهم برایم به صورت نوتیفیکیشن بیایند. در توییتر و فیس بوک هم جدا جدا دنبالشان میکنم. چه سر جنگ اسراییل و غزه، چه سر اوکراین و روسیه، چه مسایل سوریه و چه این ترور وحشیانه، همیشه دو سوی جریان به صورت مساوی سهم داشتند. اگر از جانب نیروهای اسراییل میگفتند حتما خبری مشابه از سمت غزه هم داشتند. حتی بخاطر اینکه کشتار در غزه بیشتر بود بیشتر خبر به صورت ناخوداگاه پوشش کشتار در غزه بود. اما دوستان چپی تا یک بار خبر میامد که "بر اثر یک راکت دو خانه خراب شد" یا" یک نفر کشته شد" فریاد سر میدادند که این رسانه های غربی فلان فلان این همه در غزه کشته میشوند سکوت میکنند یک نفر کشته شد صدایشان در آمد! در حالیکه سکوت نمیکردند! در جریان ترور هم از لحظه ای که خبر درج شد، پا به پایش در تحلیلها همه سعی کردند حساب مسلمانان را از این عملیات جدا کنند و مانع از رفتارهای ستیزه جویانه افراطی های نژاد پرست بشوند. همانطور که در استرالیا اولین اقدام استرالیایی ها ایجاد هش تگ I’ll ride with you، بود تا مبادا عمل ابلهانه یک نفر باعث فشار و برخوردهای نامناسب با دیگر افراد صرفا بخاطر داشتن یک مذهب یا ظاهر و یا بک گراند مشابه شود. و یا در سوئد بعد از حمله به دو مسجد اولین اقدام سراسری این بود که مردم در روز جمعه پیش از نماز جمعه راهی مساحد کل کشور شدند و درهای ورودی مساجد رو با گل و کارتهای به شکل قلب پر کردند تا پیام حمایت و دوستی و مدارا بدهند. حال این دوستان چپ گرا چطور وانمود میکنند که روزانه مسلمانها زندگی سختی دارند، و هر لحظه با تبعیض و تحقیر رو به رو هستند و شر آسیب پذیز جامعه محسوب میشوند من واقعا ایده ای ندارم. البته همه این عزیزان از دل همین غرب وحشی علیه این غرب وحشی مینویسند. همینها که روزانه به شمارش تعداد عملکردهای برخلاف حقوق بشر در کشورهای غربی میپردازند جرات ندارند در کشور خودشان حتی اسم حقوق بشر را بیاورند، نه کشور خودشان که هیچ یک از کشورهای غیر غربی را در حدی نمیدانند برای زندگی کردن!
به طرز جالبی همیشه رفرنس خبری این افراد اخبار روسیه و ایران است. کمی هم بگذرد فارس میشود منبع موثق! میشینند با دقت برایت داستان را طوری تعریف میکنند که ثابت کنند این حادثه و تمام حوادث مشابه دستپرورده خود غرب هست! اینطور مواقع بیش ازحد یاد فیلم کشتن ندا میفتم که در نهایت از سوی دولت ثابت شد قاتل آرش حجازی است! و یا ترانه موسوی که زنده بود!
اصولا اولین رفتار این شرقی های غیر وحشی در رویارویی با ترور در غرب ، به جای همدلی و همدردی، گفتن: خودشان کردن حقشان بود، است. یا بلافاصله به رخ کشیدن تعداد کشته های غزه! در نود درصد کامنتها و استاتوس هاشون میگن: مگه خون غربیها رنگین تره!  من سوالم این است من غرب زده فکر میکنم خون غربیها رنگین تر، شما با این همه ادعا باید چشمت را بر نژاد و کشور و مذهب ببندی و هر چا هرکس به هر تعداد کشته شد اظهار همدردی کنی! اما مسئله این است که فقط ادعا دارند.
دیشب در بین کامنتها و بحثهای روان فرسا یک نفر نوشت "شورشی های سوریه" هنگ کرده بودم. یادم آمد تنها دولت بشار، دولت ایران و دولت روسیه مردم سوریه که ناچارا به مبارزه مسلحانه روی آورده بودند را شورشی میخوانند. در جوابش گفتم با این حساب تمام کسانی که در جنبش سبز شرکت داشتند فتنه گر هستند. به تریج قبایش برخور! با اینکه یکی از دلایل تعلل غرب در کمک رسانی به مردم سوریه- بجز وتوهای دم به دم روسیه- نگرانی از این بود که تجهیزات نظامی به دست افراطی ها بیفتد نه ارتش آزاد سوریه. این  عزیزان چپ گرا امروز چپ و راست مینوشتند: دلیل این اتفاق حمایت فرانسه از شورشی های سوریه بود و تجهیز کردن داعش!!!! یعنی این دسته به خودشان زحمت نمیدهند اخبار را از همین ماشینهای رسانه غربی بخوانند و بشنوند فقط میخواهند داستانهای خود ساخته ذهنشان را بازتولید کنند و یک عده از همه جا بی خبر هم بیایند برایشان سوت و دست بزنند!
از دیگر علایم بارز این افرادژست بیش از اندازه انسانی گرفتن هست مثلا امروز چند جا خوندم که نوشته اند: اینها مظنون بودند چرا باهاشون مثل متهم رفتار شد!!! یا ، اینکه صرف گفتن الله اکبر فکر کنیم مسلمان بودند قضاوت کردن است! آدم نمیداند به این طنزها بخندد یا بگرید! میدانید عزیزان گاهی بد نیست سر از کتاب و حفظ کردن خط به خط از قضا نویسنده های همین غرب وحشی، در بیایید و کمی، فقط کمی با مفاهیم واقعی زندگی کنید. الله اکبر یک سمبل بارز دین اسلام هست. از مسلمان عادی تا محافظه کار تا رادیکال این کلمه را مقدس میداند آنوقت ایا یک مسیحی میاید بگوید الله اکبر؟! آن هم الجزایری تبار؟ مظنون؟! طرف بعد از کشتن گروگانگیری کرده و در تماسهای تلفنی گفته حاضر به تسلیم نیست، و قبلا هم سابقه دست داشتن در عملیات تروریستی داشته و بهتر از هر کسی هم میداند قانون فرانسه اعدام ندارد، و بی دادگاه کسی را محکوم نمیکنند پس چرا به جای تسلیم شدن مقاومت میکند؟ اگر بی گناه باشد و یک اشتباه امنیتی رخ داده باشد میتواند در دادگاه از خودش دفاع کند. آیا فهمیدن اینها کار سختی است؟! البته این عزیزان احتمالا فکر میکنند دادگاههای فرانسه مثل ایران یا روسیه هست! از آن سو باز انگشت اتهام میگیرند به سوی دولت فرانسه که چرا این فرد را که یک بار محکوم شده آزاد گذاشته اند! باید به این ها گفت که اولا آزاد نگذاشته اند، طرف بعد از گذرداندن دوران محکومیت آزاد شد وطبق اصل حقوق بشر حق زندگی کردن دارد. اگر بخواهند دائم زیر نظرش داشته باشند باز میشود تبعیض! در کشورهای دموکرات قوانین زندان سخت و طولانی نیست، باور این کشورها این است که زندان جایی برای درست کردن فرد خاطی است نه تنبیه کردنش. در واقع این کشورها باور دارند که در زندان میشود یک فرد خاطی را به راه درست کشاند با روشهای روان درمانی نه تنبیهی! و بعد از اتمام محکومیت از نظر این جوامع او فردی ازاد است که میتواند به زندگی عادیش ادامه بدهد. اما این دسته از دوستان انتظار دارند که مثل ایران یا روسیه یا چین و کوبا با این افراد برخورد شود و با اعدام یا حبس ابد  تنبیهشان کنند. بله با این تفکر است که هنوز اعدام در ملا عام در ایران وجود دارد و هنوز وقتی پای بحث قصاص به میان میاید عده ای میگویند خب چیز بدی هم نیست! برای اینکه این افراد کلا با مفاهیم حقوق بشری و دموکراتیک آشنایی ندارند و فقط خطوط کتابها وتئوری ها را از حفظ برای خودشان میخوانند تا ژست روشنفکریشان کامل شود.
گاهی اوقات فکر میکنم اگر فقط بخواهیم بهصفحات و نوشته های این دسته از افراد مراجعه کنیم چیزی که در باره غرب در ذهنمان شکل میگیرد این است که در غرب هر روز مسلمانها تحت فشار هستند، یک خارجی هرگز پیش رفت نمیکند و هرگز در جامعه پذیرفته نمیشود، هر روز ماکله سیاه ها با ترس و لرز از خونه بیرون میرویم و هر روز با انبوهی از توهین، تحقیر، تجاوز به حریم شخصی رو به رو هستیم و برای جامعه جز یک کله سیاه نفهم نیستیم! حتی صفحه های این افراد را درباره ایران مرور میکنی و اگر از جای دیگر خبری نخوانی یک بهشت میبینی که دارد روز به روز به اصلاحات اساسی و دموکراسی نزدیک میشود. باور کنید در صفحه همان فردی که سوری ها را شورشی خواند از نرمش سوپریم لیدرمان نوشته بود و اینکه دارد حصر برداشته میشود و فضا باز شده است و ...
و اما در نهایت تفاوت این مردمان غرب وحشی با شما این است که وقتی فاجعه ای اتفاق میفتد همدردی میکنند هم با فاجعه دیده هم با کسانی که میتواند زندگیشان متاثر از این حادثه شود- در اینجا مسلمانان-. اما شما به جای همدردی دایره و دهل برمیدارید و حقش بد حقش بود، یا خب حالا که چی سه نفر کشته شدن میخواستن ننویسن، نکشن و ... راه میندازید و بعد اعتراض میکنید به ما که تحسین میکنیم این مدارا گری و تحمل غربیها را که" باز یک عده شروع کردند به گفتن این اروپاییهای خوب" بله این اروپاییها خوب هستند، خوب تر از شما که افکار پوسیده تان را هنوز به خرد مردم نا اگاه میدهید.
برای من خون سوری و غزه ای و اسراییلی و فرانسوی یه رنگ است اما برای شما خون غزه ای ها پررنگ تر است و این عین نژاد پرستی است که دائم دارید غرب را متهم به آن میکنید. غرب وحشی بی هزینه غرب آرام نشده، فرانسه ، آلمان، سوئد برای رسیدن به امینت، ارامش، داشتن استانداردهای بالای حقوق بشری- نه صد در صد اما همیشه در تلاش برای رسیدن به بیشترین حد- زحمت کشیده اند ، کشته ها دادند، خونها ریختند، مغزها به کار بردند، زحمت کشیدند و به اینجا رسیدند. جتی اگر استعمار گر هم بودند حالا که نیستند دارند برای جبران در تمام آن کشورها با پول همین مردم غربی مدرسه میسازند، بیمارستان تجهیز میکنند، آب و غذا فراهم میکنند. شما چه میکنید؟ هیچ، فقط بالای منبر مینشینید و اراجیف بهم میبافید!

۴ نظر:

  1. من قبلا واسه نظر گذاشتن تو بلاگ اسپات مشکل داشتم. اما به تجربه متوجه شدم که اگه اول رو پیش نمایش کلیک کنی و بعد انتشار نظر، هیچ مشکلی تو نظر دادن به وجود نمیاد.

    پاسخحذف
  2. سلام رها
    من اینجا تونستم نظرم رو ثبت کنم ولی اون طرف هر کاری میکنم ثبت نمیشه!!!!

    پاسخحذف