امروز بی وقفه، بدون حتی لحظهای
استراحت، کار کردم. ساعت ده دقیقه به هشتِ شب هم کلاس شنا داشتم. استخری که اموزش
بزرگسالان دارد در قسمت جنوبی شهر که معروف به محله #عربنشینها و #مهاجرها ست
واقع شده. از روزی که وارد این شهر شدم از ایرانیها شنیده بودم "اَه اَه این
عربها تو استخر فقط دارن نگاهت میکنند" یا " خیلی استخر کثیفیه بس که
این مهاجرها همش اونجان". البته فضای محله یک جورهایی متفاوت است و من به
شخصه خیلی خوشم نمیاد، چون هم خیلی از آخر هفته ها ماشین اتش میزنند و هم عده ای
رفتارهای پرخاشگر دارند اما خب به آن شدت و حدتی که میشنیدم نبود. به هر حال
تقریبا برای استخررفتن در آن محله نگران بودم. جلسه اول از قضا در قسمت شنا همه
سوئدی بودند، در قسمت آموزش همه مهاجر و اکثرا عرب یا کرد. بیشتر زن و دو تا مرد
یکی هم سن و سال خودم و دیگری میانسال. تا امروز این بنده خداها حتی به ما زنان
سلام هم نگفتند چه برسد که حس کنی دارند بد نگاه میکنند. البته من طبق تجربه هایی
که دارم شخصا بهشان نگاه نمیکنم که رو هم ندم ولی امروز، همینطور وسط دست و
پا زدن و زیر آب رفتن و بالا آمدن، مدام به این فکر میکردم که چرا پیشداوری
داریم و چرا شاخ و برگ میدهیم؟ مثلا وقتی از اتوبوس پیاده شدم هوا تاریک بود و
مسیر را باید تنها میرفتم. فروشگاهها تعطیل بود و تقریبا هر چند قدم دو سه تا مرد
عرب وایساده بودند و داشتند با هم حرف میزدند. کلا در آن منطقه شما به ندرت زبانی
غیر عربی میشنوید. بی هوا واسه خودم میرفتم و میدیدم فرقی بین این منطقه و منطقه
خونه من حداقل در این چند باری که این وقت شب آمدم وجود ندارد. فقط صدا زیادتر و
عربی صحبت میشود. وارد استخر شدم، آن آقای میانسال تنها بود چون حتی مربی مردمان
هم نیامده بود. یعنی کلا یه مرد بود و شش تا زن. خودش رفته بود یک گوشه برای خودش
دست و پا میزد. و سه بار هم بنده خوردم بهش و با یه عذر خواهی راهمو گرفتم. بعد هی
فکر کردم این بنده خدا حتی نگاه هم نمیندازه به ما. چرا از این آدمها کسی نمیگه؟
وقتی هم تو رختکن بودم به این فکر کردم که تو این چند هفته من هیچ کثیفی ندیدم با
اینکه ساعت آخر هم میریم. فقط یک بار توالت کلی خیس شده بود. دلیل آن هم این بود که قبل ما بچه
ها اموزش دارند و توالت میرند و هرچی آب هست با خودشان میبرند و
میاورند.
به هر حال در عین اینکه اون منطقه
با منطقه سوئدی نشین فرق دارد و خودم هم میدونم خیلی از رفتارهای مهاجرها بالخصوص
عربها و کردهای این کشور غیر قابل تحمل است و هزار و یک چیز دیگر ، اما در این یک
مورد میتونم بگم ما ایرانی ها اگزجره هم میکنیم!خداییش من بین این استخر و استخر مرکزی شهر
که پر سوئدیست فرقی ندیدم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر