۱۳۹۳ مهر ۲۲, سه‌شنبه

یونیک نویسی

قبلا ها که شبکه های اجتماعی نبود آدم حس مهم بودن میکرد. اخبار رو میخوندی نظرت رو مینوشتی تو وبلاگ و چند تا وبلاگ دیگه هم بودن که نظر مینوشتن و بس. اما الان تا یه اتفاق میفته انقدر همه مینویسند که تو ترجیح میدی هیچی نگی! و فکر کنید من! من میمیرم اگه نظر ندمL از فیس بوک و استاتوسهای همه بگذریم، ماشالله روز به روز داره به مجلات اینترنتی، روزنامه های اینترنتی، شبکه های خبری اضافه میشه همه هم یه بخش دارن مثل نامه وارده دیگه هرکسی میتونه توش بنویسه. و وقتی همه اینها رو نگاه میکنی میبینی ابالفضضضضضضضضضضضضضضضضضضضل! چقدر روزنامه نگار و نویسنده و تحلیلگر داریم. دیگه من واسه چی بنویسم؟! برای همین به این نتیجه رسیدم همین بهتر که از زندگی شخصی و تجربیات بنویسه آدم! آخه این یونیکه! مال خود خود آدم هست.
راستش چی شد به این نتیجه رسیدم؟ دیروز تو رادیو درباره بچه پولدارها و اینستاگرامشون حرف زده بودم و قصدم نوشتن منسجم همون صحبتها در وبلاگ بود که دیدم در چشم بهم زدنی کرور کرور مقاله و نوشته و ... تو فیس بوک دست به دست شده دیگه بی خیال شدم. اما فکر کنید مثلا اخرین مطلب من! خداییش یونیک نیست؟!
از این بگذریم امروز داشتم مطلبی از سایت بیدار زنی میخوندم که دچار شاخ در روی سر شدم! البته متن خیلی خلاصه بود و شاید خوب مفهوم رو نرسونده بود یا شاید در تعاریف جامعه شناسی آزار جنسی چیزهای دیگه است که با تعریف من جور در نمیاد. به هرحال از کل چیزهایی که نوشته شده بود به عنوان آزارهای جنسی! یک موردش اصلا مخم رو وادار به سوت کشیدن کرد و اون هم این بود: تحسین زیبایی!
یک قسمت متن که گزارشی بر اساس پایان نامه جامعه شناسی خانم کبری شکری است ،این بود: " اکثر زنان، آزارهای جنسی کلامی مانند متلک گفتن و تحسین زیبایی، توهین و ناسزاگویی و مزاحمت تلفنی را تجربه کرده‌اند و یا از وقوع آن در زندگی اطرافیان خود اطلاع دارند. در رابطه با آزار جنسی رفتاری در سطوح پایین مانند هیزی و چشم‌چرانی، تعقیب کردن، لمس کردن، تنه زدن به‌عمد، توقف کردن با ماشین جلوی فرد، بیشتر زنان مورد مصاحبه این نوع آزارها را تجربه کرده بودند ولی اکثر پاسخگویان این تحقیق، سطوح بالاتر مانند عورت‌نمایی، پیشنهاد جنسی و تهدید به تجاوز را خیلی کمتر تجربه کرده و یا از وقوع آن در اطرافیان خود اطلاع داشتند. "

هرچی به مخیله ام فشار آوردم اولا تحسین زیبایی رو فکر نمیکنم اگر بدون منظور برقراری سکس بی رضایت باشه بشه آزار دونست. والله من که کیف میکنم آقایونی هستند که نظری هم بهت ندارند یا دارند حداقل به زبان نمیارن – بابا مگه نظر داشتن بده؟ من زن به خیلی از مردها نظر دارم ولی خب دستم کوتاه است یعنی من متجاوزم؟! – و کلا آقایونی هستند که  زیبایی رو میبینند و تحسین میکنند. این آقایون جزو مردهای محبوب من هستند با هر نسبتی. مثلا دوستی دارم اینجا متاهل هم هست خانومش هم با من دوسته خیلی هم زوج خوشبخت و عاشقی هستند هرگز هم احساس نکردم این دوست وقتی میبینه مثلا میگه به به جه خوشگل شدی خانومش هم کنارش تایید میکنه من احساس کنم داره به من تجاوز میکنه!!!! یا منظور داره! یا مریضی دارم که همیشه به من میگه خیلی خوبه تو زن پری هستی بعضی زنها لاغر هستند ولی شماها که خارجی هستید هیکل خوبی دارید. و این مرد بیچاره که الزایمر هم داره قطعا به بنده با این جملات تجاوز نمیکنه! یا مثلا دیشب در جمعی بودیم یکی از دوستان بعد مدتها من و دید و اومد جلو و گفت موهات خیلی بهت میاد زیبا بودی زیباتر شدی! یا بازم همین چند روز پیش یکی از شنونده های اینستا که از قضا متاهل هست کامنت گذاشت که در عکس جدیدم زیباتر شدم.
تمام این جمله ها همیشه یه لبخند رضایت ، حس خوشایند برای من به همراه داشت. فکر میکنم در حد سواد وسن و شعورم تفاوت مزاحمت رو با تعریف بفهمم. در بسیای موارد همیشه میگیم اگر رضایت طرفین باشه مسئله ای نیست خب وقتی من و بسیاری زنان از شنیدن تحسین زیبایی لذت میبریم چرا به زور میخوان به خورد ما ببرن که این آزار هست؟! این خیلی فرق میکنه با تعریف زیبایی به منظور پیشنهاد که تو رضایت نداری! خیلی فرق داره با تعاریف کلیشه ای و ..و ولی هر تحسین زیبایی آزار نیست که برعکس خیلی موقعها دلنشین هست. اما در مقایسه باید بگم بله آقایی هم بوده که برای همین موی کوتاه بنده اومده سر صحبت باز کرده و بعد از تعریف کردن از زیبایی روند ادامه صحبتش حسی منفی داد تا جایی که بهش گفتم فکر کنم شما متاهلید! و خودش فهمید باید حواسش باشه چی میگه! بعد از اون من از ایشون رفتار ناپسند و حرف نادرستی نشنیدم برای همین دیگه هم نسبت بهش بدبین نشدم یا تهمت نزدم چون با تذکر اولیه تکرار نکرد. یا موردی هست که طرف میاد میگه شما خیلی زیبا هستی، شما هم تشکر میکنی یهو میبینی دستش رو انداخته رو گردنت و میگه زن زیبایی مثل شما حیفه تنها بمونه! اونوقت میشه مزاحمت چون بی اجازه تو دست انداخته دور گردنش و داره حرفی میزنه که نباید بزنه. اصلا چرا راه دور برم هفته پیش در یک بار یهو یه مرد ایرانی اومد طرف ما و شروع کرد با ما حرف زدن که وای چقدر دختر ایرانی زیبا- اصلا لحن گفتن "زیبا" تداعی کننده این بود که طرف داره همون جا مارو لخت فرض میکنه! با این حال همیشه باید جانب انصاف رو نگه داشت. کمی باهاش صحبت کردیم که ببینیم واقعا چون سالهاست سوئد هست و فارسی خوب بلد نیست این حس منفی به ما دست داده یا منظور منفی داره. به هر حال از بین چهار نفر دو نفرمون از رفتارهاش خوشمون نیامد دو نفر دیگه هم خوششون نیامد اما تحمل کردند. این فرد عادت داشت موقع حرف زدن کنار هرکدوم از ما قرار میگرفت دستش رو میزد به شونه یا کمر. وقتی به من نزدیک شد چنان با دستم پس زدم که خودش فهمید این یکی اهل این شوخی ها نیست. بعد هم راهم و گرفتم رفتم و حتی خداحافظی اش رو جواب ندادم. ده دقیقه بعد با یه آقای ایرانی دیگه و همراه انگلیسی اش  هم صحبت شدیم. که بعد از کلی صحبت و گفت و گو و خنده هم ما دست بر شونه اون میگذاشتیم هم ایشون و هیچکدوم هم فکر نکردیم تجاوزی در کار هست چون تفاوت بسیاری بود در نوع رفتار و کلام و منش اون فرد. و تا آخر هم دوستانه به هم صحبتی گذشت و هیچکدوم از دخترها احساس نکردیم ایشون قصد مزاحمت داشته- اولا که ما رفتیم و سر صحبت رو باز کردیم اگر بخوایم با این تعاریف بریم که ما مزاحم بودیم-
راستش حتی متلک گفتن، آزار جنسی نیست. آزار کلامی است. آزار روحی میتونه باشه ولی جنسی نه! با ماشین جلوت پیچیدن آزار هست ولی جنسی نیست، مزاحمت تلفنی هم باز جزو آزار یا خشونتهای کلامی و یا کلا مزاحمت- نه حتی تجاوز- به نظر شخص بنده ، قرار میگیره. مزاحمت میتونه شامل بالا بودن صدای موزیک خونه همسایه در ساعت نامناسب شب هم باشه اما تجاوز نیست.  آزار جنسی یعنی دست زدن، انگولک کردن، به زور تحمیل به 6 کردن. اینها میشه آزار جنسی. اما این چیزی که از متن دیدم به نظرم یه سری کلمات کم داره یا تفسیم بندیش خیلی کلی هست. به هر حال برای من خیلی جای سوال بود .شاید شما بهتر بفهمید و من رو روشن کنید.

کل مقاله رو از اینجا بخونید. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر