۱۳۹۲ خرداد ۱, چهارشنبه

بسته شدن دفتر انتصابات

تمام شد، گفته بودن اینبار نمیگذارند فتنه هشتاد هشت تکرار شود، اما یک عده متوهم همیشه در صحنه باور نداشتم.
باور کنید خوشحال نیستم، بخصوص برای مردمان ساده دل خوش باور که هی امیدوار میشوند و هی نا امید. باور کنید از اینکه تمام دیروز چشن به صفحه موبایل دوخته بودم و هر سی ثانیه یک بار بی بی سی را رفرش میکردم که ببینم کی خبر تایید صلاحیت میاد تا صبح از درد سر وچشم جان دادم و کماکان جان میدهم!
باور کنید منم بدم نمیامد تغییری رخ دهد اگر واقعا یک ذره نشانه ای بود. 
اما راستش خندیدم، خیلی هم خندیدم به تمام ان استدلالات احمقانه که هرجور میامدی با دلیل ومنطق بخث میکردی با یک انگ خارج نشین، بی دغدغه، و یا در نهایت اصلا اگر رای ندیم چه میشه؟ نشانه میرفتی.
حالا منتظرم یکی از این اصلاح طلبها بگوید در انتخابات دیگر شرکت نمیکند یعنی از وسط دو شقه اش میکنم!
اینها همانهایی بدند که میگفتند تحریم در انتخابات معنا ندارد پس قاعدتا نباید چنین کاری را بکنند و حتما باید شرکت کنند. 
حالا که انتخابات تمام شده میشود راحت تر نقد این طور افراد را کرد. میگذارم سر فرصت. فقط یک کلام، فرصت طلبانی بیش نیستند. کافیست رانتهایشان را پس بگیرند که از تمامی عقاید به اصطلاح ازادیخواهانه شون کنار بکشند. به دست اینها باشد هیچکس جز انها حرف حق زدن ندارد. 
و امیدوارم دفتر انتصابات در ذهن ایرانی ها بلاخره بسته شده باشد. نه که به قول یکی از دستان چهار سال دیگر دوباره راه بیفتند التماس از خاتمی و هاشمی کنند!

۱۴ نظر:

  1. رفسنجانی خیلی بی منطق وارد این جریان شد. حتی بهش اجازه هنرنمایی ندادند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. موافق نستم اتفاقا خیلی زیرکانه آمد و اینطوری تمام بدنامیهایش را از بین برد و یک شبه شد محبوب

      حذف
  2. سلام هموطن خارج نشین !
    یک پیشنهاد روراستانه و بی رحمانه :
    وقتی عصبانی هستی هیچی نگو .. هیچی ننویس .. چون بدجوری خودت رو پخش مکنی . البته وقتی در موارد شخصی میخوای بنویسی بخودت مربوطه و وبلاگ شخصی معناش همینه .جایی که خودت رو بریزی توش .. اما وقتی در مورد مسئله ای مثل سیاست روز ایران میخای بنویسی بذار عصبانیتت فروکش کنه بعد ...
    تو سیاست مدار خوبی نمیشی . رهای خوب خارج نشین دوست داشتنی من ! تو حتا فعال اجتماعی خوبی هم نمیشی
    تو تولرانس نداری . البته این مشکل، فقط مشکل تو نیست . همین پایه ی تیره ی روزیهای ماست . ایرانیها وقتی به نقاط حساسشون فشار وارد میشه دیگه "رواداری" بلد نیستند ... تو نمونه ی خوبی از این جمعیت کثیری ...
    این نوشته ات مثل همون نوشته ای بود که برای ارمیا نوشتی .
    من گمان میکنم اصلاح طلبان بدون اینکه لازم باشه به کسانی که بهشون میخندن توضیح بدهند ، رای خواهند داد ... من که جزو هیچ کدوم هم نیستم رای خواهم داد ... به قول دوستی در صحنه ی جنگ به هدف فکر نمیکنیم . اینجا جنگه خواهر ! حواست نیست انگار ...

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام هموطن ایران نشین من!!!!
      به نظر من اتفاقا بهتره وقتی شما حالت گرفته است و عصبانی هستی کامنت نذاری چون معمولا تمام چیزهایی که با ضرس قاطع درباره شرایط طرف مقابلت مینویسی غلطه! اولا من در نهایت ارامش، در حالیکه قهوه عزیزم رو مینوشیدم و نامه برای حمایت از حقوق بشر در مصر را امضا میکردم و به فلانم هم نبود که ایران چه میشود این را نوشتم.
      اینکه من سیاست مدار خوبی میشم یا فعال احتماعی خوب رو بذارید یک سیاستمدار کهنه کار و فعال اجتماعی نظر بده که شما چزو هیچ کدومش نیستی
      رواداری مال تفکر پوسیده مذهبیه نه دنیای مدرن. رواداری حدی داره در پستهای قبلی نوشتم و تکرارش رو بی فایده میبینم.
      نوشته درباره ارمیا رو خیلی ها پسندیدند خیلی ها نپسندیدند بستگی داره در کدام دسته ادم باشد پس ملاک درستی برای مقایسه انتخاب نکردید.
      اصلاح طلبها البته واقعا واژه بزرگی برای یک عده منفعت طلب است که هی با خودشان میکشن این ور و آنور.
      رای بدهید مگه کسی گفت رای ندید؟ ولی استدلالات خده دار نیاورید. دیدیم که تمامی استدلالات رفت تو دیوار!

      حذف
  3. جنگی که توش گرفتار آمدیم ، جنگ بقاست !
    اگر نجنگیم مرگ حتمیه ... اما اگر خوب فکر کنیم و درست ترین راهی رو که ممکنه پیش بگیریم حتمن جنگیدن بهتر از بیرون گود نشستن و یأس سرودن هست ... رای ندادن هم کاری از پیش نمی بره ... هیچ کاری ..رای ندادن درست مثل فحش دادنه .. مثل لایک زدنهای مجازیه .. نه بیشتر ... اما رای دادن می تونه احتمال زنده بودن رو بهمراه داشته باشه .. این زنده بودنَپٍ طرف مقابل رو می تونه تحت الشعاع قرار بده .. فرق اونهایی که هنوز میخوان رای بدن با شماهایی که با حرص و جوش خوردن اخبار رو دنبال میکنید و بعد میشینید به ریش خبرسازان میخندید همینه ... خبرسازان میخوان بجنگند .. شما میخواین به جنگجوهایی که هنوز زنده اند بخندید و داد بزنید که مرگ شما ارجحه به زندگی اونها .. به جنگ اونها ...
    این جنگ، جنگ در لحظه است ... هیچ نقشه ی روشنی در دست نیست .. هیچ راهی پیدا نیست ... تا آخرین لحظه شاید مشعلی راهی رو نشون بده ...یادت باشه امروز وقتی نیست که باید دست از جنگ کشید ... من هنوز توان زنده بودن دارم !!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. رای دادن برای هر کس شرایطی داره، بنده در شرایطی رای میدم که انتخابات ازاد باشه و سالم. آیا هست؟! من فقط در شرایطی رای میدم از این پس که نظارت استصوابی نباشه ،ایا مهیا ست؟ فکر میکنم هر فردی مسئول انتخاب کردن تصمیمشه. من نگفتم و نمیگم شما رای بده شما هم نمیتونی بگی رای بدم!
      به علاوه که کسی یاس نسروده فکر کنم اشتباه گرفتی!

      خبرسازان نمیخوان بجنگن خبرسازان میخوان فقط تو تیتر بمونن. جنگیدن این نیست که راه رفته رو تکرار کنی.

      حذف
  4. الان من باید استدلال کنم که حالم گرفته نبود وگرنه از نطر تو میرم تو دیوار ؟ (:
    باشه استدلال میارم : از نظر شخصی اتفاق بسیار مبارکی دیروز افتاده بود پس مست خوشی بودم . غیر شخصی هم که رد صلاحیت هاشی حالی داد که نگوووو ...
    ...
    داشتن یا نداشتن طرفدار برای یک یادداشت ملاک درستی برای خودت نیست .مگر اینکه خالق اثر هنری بشی مثلن شعر گفته باشی توی وبلاگت . وگرنه تو هرچه و هرکه باشی ، هرچه هم که بخای بنویسیهمیشه کسانی هستند که لایک بارانت کنند یا و برعکس ...
    به قول خودت ایرانی ها بیشترین بینندگان سایتهای پورنوگرافی اند این یعنی که پورنو راه درستی برای نجات ملت ایرانه از دردهای عمیق شون ؟!
    مسلمن نه ...
    به هر حال من وقتی دوست ترم بی رحم ترم ... و دوست دارم دوستام هم موقع آینه شدن ، بی رحم ترین باشند برام . سیاست مدار نیستم اما کشور درونم رو کم از دنیای خارج از خود نمی دونم پس با دوست داشتن بی رحمانه ، بخودم و هرکسی که دوسش دارم کمک بیشتری میکنم تا با به به و چه چه های مرسوم در مجاز .
    اما جوابت با بغض شخصی همراه بود و این با نظر من برای تو خیلی فاصله داشت .
    خارج یا داخل نشین فعلن که هر دو نشسته ایم ...

    پاسخحذف
  5. من دقیقا با ادبیات خودت جواب دادم. من ملاکی برای نوشته هایم نمیگذارم مخالف و موافق دارد شما ملاک گذاشتی پاسخ دادم.
    من شکی در دوستیت ندارم. اما وقتی چیزی که به زور میخواهی از جانب حال من بنویسی سکوت نمیکنم. اولین بار نیست وقطعا آخرین بار هم نخاهد بد. کسانی که برای من لایک میزنند نقدم هم میکنند. ادم های الکی نیستند که لایک بزنند. خوشبختانه دستچینی از بهترین وبلاگ نویسها را هر دو داریم پس نظرشان برای من محترم است. وقتی لایک میکنند عاشق چشم و ابروی من نیستند. کما اینکه اگر نقد کنند دشمن من نیستند.
    اگر حواب من بغض شخصی بود کامنت تو پس چه بود؟!
    خیلی به خودت مطمئنی منیر جان! خیلی زیاد!!!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. این رو فقط دوباره مینویسم که بیبینی کی چی رو ملاک قرار داده:
      منیر: تو سیاست مدار خوبی نمیشی . رهای خوب خارج نشین دوست داشتنی من ! تو حتا فعال اجتماعی خوبی هم نمیشی
      تو تولرانس نداری . البته این مشکل، فقط مشکل تو نیست . همین پایه ی تیره ی روزیهای ماست . ایرانیها وقتی به نقاط حساسشون فشار وارد میشه دیگه "رواداری" بلد نیستند ... تو نمونه ی خوبی از این جمعیت کثیری ...
      این نوشته ات مثل همون نوشته ای بود که برای ارمیا نوشتی .

      رها: اینکه من سیاست مدار خوبی میشم یا فعال احتماعی خوب رو بذارید یک سیاستمدار کهنه کار و فعال اجتماعی نظر بده که شما چزو هیچ کدومش نیستی
      رواداری مال تفکر پوسیده مذهبیه نه دنیای مدرن. رواداری حدی داره در پستهای قبلی نوشتم و تکرارش رو بی فایده میبینم.
      نوشته درباره ارمیا رو خیلی ها پسندیدند خیلی ها نپسندیدند بستگی داره در کدام دسته ادم باشد پس ملاک درستی برای مقایسه انتخاب نکردید.


      من حتی یک کلمه هم ننوشتم داشتن یا نداشتن طرفدار برای یادداشت ملاک درستی هست که جواب میدی ملاک درستی برای خودت نیست. بلکه دقیقا این چیزی بود که من در جواب شما نوشتم که ملاک درستی برای مقایسه انتخاب نکردی. چون تو پست ارمیا را نپسندیدی و از نظر تو بد بود و یکی دیپر پسندید ، پس من از نگاه تو بخواهم ببینماین پست هم بد است، از نگاه دیگری بخواهم ببینم این پست خوب است. ولی من فقط به این نگاهها احترام میگذارم نیازی نمیبینم باب میل تو بنویسم یا دیگری، من باب میل خودم مینویسم و انقدر شفاف هستم که هر زمانی با تاملاتم بفهمم پستی این چنین غلط است بیام و بگم در فلان تاریخ به این دلیل این تفکر رو داشتم و حالا این تفکر!

      سعی کن آروم باشی وقتی کامنت میذاری!

      حذف
  6. "با مخالف عقیده ات شخصی برخورد می کنی ... "
    مطمئن بودن به خود اصلن بد نیست مخصوصن که همیشه آماده پذیرش انتقاد و حرف حساب باشی .دوستان مشترک ما که از انگشتان یک دست تجاوز نمی کنند از بهترینها هستند ... در این شکی ندارم نمی دونم چرا به دوستان مشترک اشاره کردی ...
    منظورم از لایک ، وبلاگ نبود اصلن .. منظورم لایکهای کیلویی بود که به کج وایسادن و راست وایسادن هم توی فیس بوک میدهند ... منظورم این بود که اگه بنا به پسند مخاطب باشه اونا پسندیده ترند ... تو دقیقن گفتی نوشته ات راجع به ارمیا طرفدارهای خودش رو داشته .. و این کاملن مفهومش مشخصه هزار بار هم تکرار کنی مفهومش عوض نمیشه ...البته مفهومش بد نیست که ... فقط من اونو ملاک درستی اندیشه نمی دونم .

    همه ی انچه که من دارم کافی نیست برای فعال سیاسی شدن همانطور که همه ی آنچه که تو داری کافی نیست برای فعال سیاسی و اجتماعی شدن
    بزرگترین مشکل تو همانه که دوستانه بت گفتم .. وقتی با مخالفت روبرو میشی دیگه رهای مقاومی که من ازت سراغ دارم نیستی ... من بعنوان زنی که برای فعال اجتماعی شدن، نداشته هاش بیشتر از توئه باهات حرف میزنم
    و چه خوب بود تو میپرسیدی که از نظر من که دوستی منو قبول داری کمبود تو چیه
    اگه من در مقابل چنین پرسشی قرار میگرفتم حتمن فرصت رو به مدعی میدادم تا دلایلش رو بگه و معلوم بشه چقده لاف بیهوده میزنه یا که حرف حساب !
    برای همین فمنیست رو درک نمی کنم . اکثریت فممنیستهای ایرانی ( من خارجی هاش رو ندیدم ) موقع گفتگو خاله خام باجی میشن ... انگاری دارند روی زن داداش و خواهر شوهر رو کم میکنند با این تفاوت که دیگه خارج نشین شدند و از شرّ زنهای فامیل راحت شدند و حالا باید که در عرصه ی سیاست گیس بکشند ...
    رها من تا حالا گفتگوی چندانی ازت ندیدم بجز پستهای وبلاگی که نمیشه ااساسن بهش گفت میدان گفتگو
    این مثالی که زدم ، درباره میزگردهایی بود که فعالان مطرح زن انجام میدادند جلوی دوربین ...

    واقعن به تو و توانایی هات ایمان دارم . و واقعن دلم میخواد در آینده یکی از مطرح ترین زنان فعال باشی (مطمئنم تو هم از در تیتر بودن خوشحال میشی و این بد نیست ! ). برای اینکه توانش رو داری ... علاقه اش رو هم داری .. اما چند تا مشکل پایه ای داری
    بجز همان جمله اول که گفتم تا گفته باشم ....
    باقیش رو نمیگم چرا که تو علاقه ای به دونستن اشکالاتت نداری پس بی خیال رفیق
    خوش باشی

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. منیر جان اخرین کامنت من رو بخون. شما بزرکترین ایرادت اینه که حرفی که میزنی حاضر نیستی ازش کوتاه بیای.. شما نظر دادی که این پست احساسی و عصبی بوده- نظر شماست- و مشابه پست ارمیا دونستی- یعنی از نظر شما اون پست هم اینطور بوده- و این رو انفدر مطمئن گفتی که انگار فقط نظر شما مهمه! من هم در جواب گفتم همان پست که از نظر شما احساسی بود از نظر بسیاری هم پست خوبی بود. پس ملاک درستی برای مقایهس انتخاب نکردی. وگرنه بسیاری مطالب من خوب یا بد هستند و بسته به مخاطبم یکی خوشش میاید یکی بدش میاید.

      بعد من واقعا نمیدونم الان این بحث جه ربطی به فمینیست داشت!
      دوما من اتفاقا نقد پذیر هستم به شرطی که طرف نقدش رو درست انجام بده نه با از بالا به پایین نگاه کردن!!
      مسلما همه آدمها اشکال دارند و من به بسیاری از اشکالاتم واقفم.
      وبلاگ هم محل گفتگو نیست. وبلاگ دفتر خاطرات و روزانه هر فردی است که چیزی که در ذهن داره رو مینویسه.

      حذف