۱۳۸۹ شهریور ۲۲, دوشنبه

از فکر تا عمل راهی بس دراز است

از نهادینه شدن حقوق و عقاید در کشورهای جهان اولی گفتم باید اعتراف کنم با تمام ادعاهایم در خصوص آزادی ، حقوق بشر، احترام به دیگران و ..... هنوز در من نوعی این عقاید نهادینه نشده(من واقعا این یک کلمه را دوست دارم احساس میکنم تمام معنایی که میخواهم  میرساند)
البته فکر نکنم فقط من اینطور هستم بسیاری دیگر از ایرانیان اینطور هستند . فقط باور نداریم و تا در موقعیت قرار نگیریم نمیفهمیم. قبل از اینکه ازایران خارج شوم خیلی حرفها میزدم که اصلا خود حقوق بشر بود اما اینجا خیلی هایش را اجرا نمیکنم..
از جمعیت 10-15 نفری دانشجویی خودمان مثال میزنم که واضحتر باشد. ما ایرانیهای دانشگاه از معدود کسانی هستیم که به هیچ عنوان پاکستانی ها، سومالیایی ها، اتیوپیایی ها، هندی ها و کلا جهان سومی ها را تحویل نمیگیریم(نه که خودمان اخر جهان اولیم؟)
برای نمونه تا جایی که میتوانیم از افریقایی ها فاصله میگیریم(البته حق داریم باور کنید بوی بدی میدهند و من یک بار حالم بد شد به طوریکه از ساعت 12 تا ساعت 7 شب حالت تهوع داشتم و هرکاری میکردم که بویی که در دماغ و دهنم پیجیده از بین برود نمیرفت و من هر چند دقیقه یک بار عقم میگرفت(ببخشید انقدر رک مینویسم میخوام عمق فاجعه رو نشون بدم) برای همین ترجیح دادم برچسب نژاد پرست بودن را بخورم اما دو دقیقه دیگر کنار سیاهپوستها ننشینم، در ضمن بسیار سریش هستند و دائم به ادم میچسبند کافیست یکبار با لبخند با انها صحبت کنی از فردا هر جا بری کنارت نشسته اند و احساس صمیمیت میکنند!)

دو همکلاسی پاکستانی در یکی از کورسها داریم که از روز اول طبق یک قانون نانوشته بین خودمان ازآنها فاصله گرفتیم(بخصوص ما دخترها). حتی سلام هم نکردیم. اتفاقا یکی از انها پسر جذاب و زیباییست اما بلاخره پاکستانی است.(یعنی آن تیپ و قیافه اگر مثلا اسپانیایی بود احتمالا برایش غش میکردیم!) هیز است به معنای واقعی و از روزی که امده فقط میخواهد سمت دخترها برود.البته این امری طیعی است و پسرهای اروپایی هم همینطور هستند همانطور که ما دخترها هستیم (یعنی دنبال جنس مخالف میرویم) اما نمیدانم واقعا این پاکستانی ها و ترکها و بعضی عربها به طرز چندش اوری این کار را میکنند! شاید بخاطر آشنایی ما باین روند رفتاری که از برخی مردهای ایرانی هم سر میزند از انها فراری هستیم اما دخترهای اروپایی به راحتی با انها گفت و گو میکنند و بیرون میروند! یعنی برای یک اروپایی ملیت مهم نیست!!؟! مطمئن نیستم اما آنها از ما راحت تر برخورد میکنند. 

این اتفاقات باعث شده با خودم کلنجار شدیدی داشته باشم  که آیا در من دید انسانی داشتن نهادینه نشده یا بخاطر شناختی که  از پاکستانی ها و ترکها و رفتارشان دارم باعث میشود دوری کنم؟! 

و در واقع چرا نمیتوانم بی توجه به ملیت و قیافه با مردم برخورد کنم؟


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر