۱۳۹۳ آذر ۱۰, دوشنبه

ادونت متفاوت

امروز پنجمین ادونتی بود که تجربه میکردم. ادونت (Advent) چهار یکشنبه مانده به کریسمس هست که مردم به پیشواز کریسمس می‌روند. در شهر ما هر سال آتش بازی است و من سومین باری بود که اتش بازی رو می‌دیدم و نسبت به دو سال دیگه بسیار بسیار زیبا بود و خیلی قشنگ کار کرده بودند. بعد از آتش بازی دوستان اُلگا امدن خونه ما به صرف شراب داغ و بیسکوییت دارچینی و شیرینی زعفرانی مخصوص. خب البته معلومه برنامه ریز و تهیه کننده کی بوده. بچه ها یکی یکی میامدند و تا وارد اتاق می‌شدند یا با پذیرایی من روبرو می‌شدند کلی تعریف می‌کردند. مخصوصا چیدمان خونه براشون خیلی هیجان انگیز بود. یکیشون گفت: "آهان پس همخونه معروف تویی؟" و فهمیدم چقدر الگا از من پیش دوستاش میگه- بجز استاتوسهایی که میذاره-
شب بسیار خوبی بود بخصوص برای من که باید همه این ها رو خیلی سال پیش تجربه میکردم و نکردم و الان به لطف حضور الگا تجربه میکنم. سبک زندگی متفاوت و شبیه چیزی که دنبالش بودم نه در سی و دو سالگی بلکه وقتی وارد کشور جدیدی شده بودم اما ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است.
به هر حال هیچ چیز حالم رو به اندازه مهمان داشتن و برنامه ریزی برای مهمانی خوب نمیکنه. اینطور ادم اجتماعی هستم من:)

این هم نیمی از خونه که برای کریسمس آماده است:

 

۱ نظر: