۱۳۹۳ تیر ۸, یکشنبه

عدم پذیرش تذکر

در ایام عید که گروههای وایبری راه انداختم اولش خوب بود. حس تنهایی نداشتی، وصل میشدی تا حدی به ایران و دلتنگیهات شاید کمتر میشد- گاهی هم بیشتر- بعد از یه مدت که گذشت و خاطرات تمام شد موج جوک فرستادن شروع شد. فوروارد پشت هم میشد و از هر گروهی! جوکها از" یه ترکه" جاشون رو به " یه لره" دادن و جملات قصاری که ربطی به اسم نویسنده به عنوان رفرنس نداره هر روز تو موبایلم میامد. اوایل سعی کردم بی خیال باشم. اما بعد دیدم نمیشه. درباره یکی از جملا قصار تذکر دادم، گقتم چنین جمله ای نمیتونه برای چنین فردی باشه بهتره جمله که زیبا هم بود بنویسید و در نهایت بنویسید: ناشناس به جای نسبت دادن به مارکس و گاندی و ایکس و ایگرگ! 
این رو برای گروهی فرستادم که حداقل سطح تحصیلات فوق لیسانس، و کممطالعه ترین افراد گروه من بودم! 
عکس العمل برایم تعجب آور بود. یک متن بلند بالا که مسئله اصلی جمله بود چه فرقی میکنه که گفته و ما میدونیم اگر چیز علمی بود حتما رفرنس رو چک میکنه آدم ولی این اصلا اهمیتی نداره و مهم نیست و  از این حرفها! نوع جواب تقریبا این بود:" برو بشین بابا حال نداریم زر نزن" 
یک بار دیگر در گروهی دیگر کسی آمد و جمله ضد زنی رو مطرح کرد از آقای ایکس! من اعتراض کردم. نوشتم از این گروه میرم بیرون. من با نود درصد افراد اون گروه از طریق تازگی آشنا شده بودم و کسانی که تازگی رو میشناسند میدونند جایی بود برای " آشنایی با مفاهیم برابری زن و مرد" جایی که قرار بود از خودمون شروع کنیم و ساخته بشیم و بسازیم. اون جا بحث کشیده شد به مقوله آزادی بیان! 
بار دیگر گروه خانوادگی که بیشتر این جوکها میرسید رو مورد خطاب قرار دادم و ازشون خواستم که قبل فرستادن جوک ادیت کنند و یک لره را حذف کنند. اما جواب آمد که برای ما همینطوری میاد! نوشتم خوب برای شما میاد شما درستش کن! اما جواب داد ول کنن بابا،جوکه واقعیت نیست! 
به هر حال دیدم من هرجا تذکر میدم تاثیری ندارد هیچ مخاطبین بهشون بر هم میخورد.
امروز که باز خواهرم جوک فرستاد و من واقعا حالم بد شده بود از اون همه "یه لره" با عصبانیت نوشتم بارها توضیح دادم و گوش نکردید این جوکها بی حرمتی به انسانهاست و بی فرهنگی ما! من از این گروه میرم بیرون. وقتی اعضای خانواده خودم رعایت نمیکنند چه انتظار از بقیه مردم! 
خواهرم هم نوشت: هر کس راحته هر جور میخواد رفتار کنه! 
حیف وقت و حوصله بحث نداشتم. این که نمیفهمیم "ازادی بیان" و " آزادی عمل" تا کجا معنا داره خیلی درد آوره. 
اگر این حجم جوکها در اینجا مطرح بشه قطعا چندین و چند روزنامه دربارش خواهند نوشت. اینجا شما وقتی حساسیت نشون میدی و تذکر میدی و اشاره میکنی به یک مسئله انسانی و حرمت انسانی کسی نمیگه ای بابا این که اهمیتی نداره فقط جوکه، طرف بلافاصله خودش رو جمع و جور میکنه یک غذر خواهی میکنه و حواسش رو جمع میکنه حداقل دفعه بعد جلوی کسی که به این مسائل حساس هست چیزی نگه ( برفرض که یاد نگیره کلا از این چیزها استفاده نکنه)  
فقط کمی فکر کنید، فکر کنید با حذف " یک لره" از جوکهای امروزی آیا طنز موجود حذف میشه؟ نه نمیشه! به هیچ عنوان نمیشه. لطفا بیاید ووقتی جوک میفرستید حرمت انسانها رو نگه داریم. من با جوک مخالف نیستم. با جوکهای قومیتی هم مخالفتی ندارم اگر صرفا جنبه طنز باشد. مثلا دوستهای مشهدی و شیرازی و اصفهانی خودم اینجا کلی جوکهای با لهچه شیرینشون رو میگن. اونها به حماقت اشاره نداره، به ساده لوحی اشاره نداره. مثلا حال نداشتن شیرازیهاست، یا حواس جمعی مشهدی ها و اصفهانی ها. تخریبی نیست، تحقیری نیست. تازه اونم اگر زیاد بشه قطعا جنبه منفی میگیره. به هر حال ما ایرانی ها- چون خودمم همینطور هستم- نسبت به تذکر همیشه توجیه داریم. به جای پذیرش. به جای یک عذر خواهی ساده، یک تلاش برای اینکه یاد بگیریم و یک کار زشت رو تکرار نکنیم! 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر