۱۳۹۲ خرداد ۱۲, یکشنبه

سوئدی ها و مسائل سکسی

- هنوز از آمدنم یک ماه نگذشته بود که به منزل یک ایرانی قدیمی شهر دعوت شدم. البته ایشون رو کمتر کسی به عنوان ایرانی میشناسه، خیلی ها بخاطر نوع حرف زدنش و ادبیاتش میگن این سوئدی شده. از 17 سالگی اینجا بوده و به قول خودش از فضای آزاد* ایران امده بود تو فضای باز تر سوئد و از روز اول هم فقط با سوئدی ها گشته و کم کم وارد فعالیتهای حزبی سوئد شده و  همسرش هم سوئدیه. قبلا استاد یک دانشگاه معتبر سوئد بوده و انقدر سریع داشته پیشرفت میکرده که بلاخره سوئدی ها تاب نیاوردند و زیر آبش رو زدند و البته به قول خودش کمک خیلی بزرگی بهش کردن چون هم اعتبارش چند برابر شد وقتی در دادگاه برنده شد، و هم کارش رو عوض کرد و در آمد بهتری داره. یکی ازمشخصات این فرد به قول ایرانی ها بی حیاییشه! تقریبا از لحظه ای که میشینه تو جمع به جز مسائل مرتبط با سکس حرف نمیزنه! و البته وقتی بحث میره رو مسائل سیاسی - بخصوص سوئد چون تقریبا دیگه مسائل ایران رو پیگیری نمیکنه- تحلیلهاش بی نظیره بخصوص که سابقه حضور در حزب معروف و پر اعتبار سوسیال دموکرات ها رو داشته و مقالاتش در روزنامه های معتبری منتشر شده. بخاطر علاقه خودش و همسرش به مردم شناسی و انسان شناسی، هر دو سالی چند بار جداگانه در آفریقا به سر میبرند و همیشه بعد از برگشتشون داستانهای جالبی از قبایل مختلف آفریقا داریم . این دوست در اولین برخورد من هم شروع کرده بود از همان مسائل جیز حرف زدن، خاطرات خودش رو میگفت و یا سر به سر مردهای مجرد جمع میگذاشت. مردهای دیگر که سابقه کمتری در سوئد داشتند هی سرخ و سفید می شدند و از من عذر خواهی میکردند که این با فرهنگ ایران آشنا نیست و ببخشید همش درباره این چیزها صحبت میکنه و من گفتم "راستش چیز غریبی نیست چون بین جوانهای ایران هم عادیه و فقط پدر مادرها هستند که هنوز ضحبت از این مسائل رو بد میدونند". مادرم هم که آمده بد "م" بی توجه به این قضیه همان حرف زدنها رو ادامه داده بود و خب به مذاق مادرم خوش نیامده بود. مثلا یکی از معروفترین چیزهاش اینه که تا من و میبینه میگه: "بهترین کار زبان اموزی اینه که بری زبانت به زبان یه سوئدی بخوره!" 

- تو ماههای اول دانشگاه  ما  ایرانی ها هنوز در حال کشف این بودیم که با این خارجیها چه جوری صحبت کنیم. یادمه یه روز سر ناهار ما سه تا ایرانی بودیم و بقیه همکلاسیهای خارجی که از کشورهای مختلف اروپا بودن. آلمان، اتریش، بلژیک، بلاروس، رومانی. یک باری نمیدونم چی شده بود که صحبت کشیده شد به اندازه سینه و سوتین! تقریبا ما سه چهار تا ایرانی سرخ و سفید شدیم و حرفی نمیزدیم ولی خارجیها هی میگفتن و میخندیدن، پسرها سر به سر دخترها میذاشتند و سایز سینه هاشون رو مسخره میکردن. و یا مثلا میگفتن "اوی دوست پسرت ال میکنه یا نمیکنه" و اونها هم جواب میدادن. اتفاقا اون دو تایی که از همه راحت تر صحبت میکردند هم درس خوانترین ها بودند و هم الان شاغل و دانشچوی پی اچ دی هستند. نزدیک ژانویه بود که داشتیم با اینها قدم زنان از یک ساختمان به ساختمان دیگه میرفتیم که دختر رومانیاییه گفت دوست پسرم بلاخره داره میاد . همین باعث شد که همه سر به سرش بذارن که اوه، حالا چی کار میکنی، واسش چی آماده کردی، و خیلی وارد جزییات میشدند که باز برای ما ایرانی ها قابل هضم نبود. فقط گوش میدادیم و وقتی همه قهقهه میزدند یه لبخندی میزدیم! آخر صحبت پسر بلاروسی گفت: میدونی الان بهت حسودیم میشه، آخه من شش ماهه سکس نداشتم و تو الان میری خونه که یه هفته سکس داشته باشی! حالا نوبت بقیه بود که سر به سر پسره بذارن و تا ته قضیه رو برن.

- دو سه روز پیش روزنامه معروف آفتن بلادت، یک مورد مطالعاتی رو انتشار داد که توش نشون میداد که میانگین سکس  طرفداران احزاب مختلف چقدر است. و نتیجه بر اساس رضایت افراد از سکس و تعداد سکس افراد در هر ماه بود. جالب این بود که حزب مذهبی بشترین Rate رو داشته و بعد احزاب چپ. وقتی سخنگوی حزب چپ درباره این گزارش نظر داد گفت" برای ما جای خوشحالیه که طرفداران احزابمون از روابط سکس و زندگی سکسیشون رضایت دارند و خوشحالیم که فمینیستها بیشترین سکس رو دارند و ما یک حزب فمینیست هستیم"
البته همین روزنامه یک سال قبل هم درباره میانگین کل سکس میان سوئدی ها گزارش داده بود که عدد فاجعه بار هر دو هفته یکبار در آمده بود.

یک ماه و نیم پیش با دوستم و دوست پسرش راهی دیسکو شدیم، خواننده معروفی میامد و اون شب غیر از من و دوستم هیچ ایرانی دیده نمیشد همه مدعوین سوئدی بودند. من که چیزی سر در نمیاوردم از شعر ولی دوستم گفت میدونی این خواننده تمام شعرش درباره سکسه و به قول معروف کمر به پایین! با چشمهایی گرد شده به جمعیتی که برای دیدن این خواننده آمده بودند نگاه کردم و  وقتی دوستم برام یه قسمت رو ترجمه کرد که طرف داشت میگفت پسرها برید تلمبه بزنید! و هیجان همه و همراهیشون با خواننده برام جالب بود، و از اون جالب تر این بود که مثلا در بین مدعوین مدیر یک کمپانی معروف هم بود و بازیکنها و مربیان تیم ورزشی قهرمان "باندی" هم بودند. دوست پسر دوستم هم رییس یکی از شعبه های بزرگترین فروشگاه مواد غذایی بود و کلا آدم با شخصیت و سنکین و با سوادی است. وقتی مراسم تمام شد و همه خوش و مست و بوسه کنان آمده بودند بیرون یهو دوست پسر دوستم گفت: اه تو کسی و امشب نداری؟ ما الاان بریم خونه میخوایم تلمبه بزنیم. باید واسه تو یکی رو پیدا کنیم!

و من خندیدم و به بودن آموروزو اشاره کردم ( که دوست پسر دوستم بهش میگه Italian guy

- شاه سوئد معروفه به اینکه بهترین تفریحش استریپ کلاب رفتنه. البته چند سال پیش کتابی هم در آمد درباره خاطرات یکی از زنها با شاه و قرار ها و کارهاشون. از اینکه شاه به چه چیزی علاقه داره  تا جزیات نسبی رابطشون. اون کتاب باعث یک نوعی رسوایی شده بود ولی خیلی زود تمام شد و تقریبا خدشه ای به وجهه شاه سوئد وارد نشد ، و بیشتر حالت طنز به خودش گرفت به طوری که خیلی مواقع هنوز کاریکاتوری از شاه با زنهای لخت میکشند و یا درباره استریپ کلاب رفتنش میگن و البته شب سال نو همه با شوق پای تلویزیون میشینند که ببییند شاه عزیزشون چی میخواد بگه و تقریبا بیشتر مردم سوئد اعتقاد دارند که شاهشون رو خیلی دوست دارند و شاهشون سمبل و نماد سوئد هست و برای سوئد خیلی اعتبار میاره.

- آقای بیل کلینتون یک رسوایی بزرگ داشت بخاطر رابطه خارج از ازدواجش با منشیش. در اون سال محبوبیت کلینتون کاهش چشمگیری داشت و البته شانس آود که در انتهای ریاست جمهوری دور دومش بود. اما بعداز آن حیات سیاسیش تمام نشد که هیچ ، هم بنیاد خیریه دایر کرد و هم به فعالیتهاش ادامه داد و یکی از موفقیتهای اوباما این بود که کلینتون حامیش بود و برایش سخنرانی میکرد. کلینتون در حال حاضر یکی از محبوبترین سیاستمدارهای آمریکا محسوب میشود و قدرت سیاسیش آنقدر بالا بود که در زمانی که رییس جمهور نبود راهی کره شمالی شد و با رایزنی هایش باعث آزادی دو روزنامه نگار آمریکایی - کره ای شد.


و اینجاست که چیزی که برای ما ایرانی ها جتی صحبت کردن ازش تابو است در جاهای دیگر حتی اگر رسوایی هم بشود زود فراموش شده و تبدیل به امری عادی میشود.و برخلاف نظر عده ای که به زور میخواهند بگویند جوانان ایرانی عقده ای هستند و از بس سکس نداشتند حالا تمام ذهنشان از سکس پر شده، و خارجیها اصلا و ابدا درباره جزییات این رابطه صحبت نمیکنند باید بگم که حداقل در جایی که من هستم به اندازه کافی با چاشنی طنز درباره اش صحبت میکنند و البته دلیل صحبتشون متفاوت است. این مسائل انقدر براشون مهم است که تو معتبرین ترین روزنامه ها درباره اش گزارش بگذارند، و در آخر هفته ها صفحاتی مختص این مسئله داشته باشند حتی به خوبی یادم هست که یک باری روزنامه مترو ، که رایگان در اختیار همه قرار میگیرد، ده روش سکس رو با عکس  و توضیح در ویژه نامه آخر هفته گذاشته بود. 

۱۶ نظر:

  1. چه ملت جالبی. در این مورد تفاوت زیــــــــــــادی با ما دارن. اینجا عکس سیاست مدار زن رو با سانسور تو روزنامه چاپ میکنن، حالا ده روش سکس رو با عکس و توضیح دیگه بماند.

    پ.ن: از این Italian guy خیلی خوشم اومد. دوس پسر دوستت خیلی با ذوقه.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آره کلا جالبند.. الان که دوستهای سوئدیم بیشتر شده میتونم بیشتر ازشون بنویسم.

      حذف
  2. به این می گویند یادداشت جواب یادداشت ((:
    ممنونم
    قضاوت را با در نظر گرفتن شرایط حاکم بر ما و محکوم ما میگذارم به عهده ی خوانندگان و صد البته به عهده خودم برای خودم.
    موفق باشی

    پاسخحذف
  3. خب شرایط امروز ایران هم در مورد سکس و مسائل پیرامون آن قابل مقایسه با سالهای گذشته نیست. اکنون دیگر کلماتی مانند سکس و جنسی فیلتر نیستند و طرح این موضوعات در رسانه ها و نیز بین مردم کم کم دارد بیشتر جا می افتد و البته قبول هم دارم که سدهایی از جانب حکومت هنوز وجود دارد اما زمان هم دارد کار خودش را می کند.

    پاسخحذف
  4. فکر میکنم تو وارد یک مملکت سکسی شدی.
    فکر میکنی دلیلش چی باشه؟ امار ازدواج و رشد جمعیت در سوئد چه شکلیه؟ مردانش سرد مزاج نیستند؟

    البته خب بعضی وقتها چیزایی تو اینترنت میبینم از مملکتی که پارکی داره که همه مجسمه هاش درحال انجام روابط جنسی طراحی شدند.
    یا از جایی فکر کنم چین که روزی به نام روز آلت تناسلی مردانه دارند. و براش چه جشنی میگیرند.
    یا در ژاپن که در مدارس اموزش سکس همگانی برگزار میشه.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. تنها دلیلش آزادی کامله
      آمار ازدواح نسبت به قبل بهتر شده ولی هنوز خیلی خوب نیست. مردانش بسیار بسیار سرد مزاج هستند. که البته اب و هوا بی تاثیر نیست

      حذف
  5. سلام
    ممنون به وبم سر زدی
    تفاوت در گفتمان سکس بین کشور هاست
    این تیکه های و متلک ها در اونجا به عنوان آزار جنسی مطرح نیست؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اگر به عنوان شوخی باشه نه، اما اگر من نوعی خوشم نیاد و یکی بخواد همچین شوخی با من بکنه میشه ازار جنسی

      حذف
  6. صراحتشون تو همه‌چی نمود داره، از جمله همین مسائل.
    مردم جالبی هستن.

    پاسخحذف
  7. سلام رها جان
    مطلب خوب و مفیدی بود .. مثل همیشه جالب و خواندنی
    اینجا هم اوضاع بهتر شده البته د ر بین همسسالان خودمان بازهم نسل پیشی ها هنوز تابو این مساله را حفظ میکنند اما ما خط شکنان کار خودمان را میکنیم
    راستی هفته ی پیش برایت ایمیلی به آدرس همین وب در جی میل فرستادم انگار هنوز ندیده ای

    پاسخحذف
  8. مامانا:سلام رها جان مطلب جالبی بود من این روزها با اصطلاح dirty talking آشنا شدم میتونی در موردش توضیح بدی یا یک پست براش در نظر بگیری.ممنونم

    پاسخحذف
  9. زر زسادی نزن و چاخان نکن و الکی قند تو دل بقیه آب نکن.
    هم سوئدی ها و هم شما اول باید آداب معاشرت یاد بگیرن که اول با هم آشنا بشین عین مجسمه های متحرک می مونن.

    پاسخحذف
  10. دخترهای سوئد چطورن؟ اونها هم سردمزاجند؟

    پاسخحذف