۱۳۹۴ آبان ۱۲, سه‌شنبه

باز هم تفاوتها

١- تو رمانهاي نوجوونيمون اگر داستان جدايي پدر و مادري هم بود بيشتر مواقع اين پدر بود كه ترك كرده بود، كه آدم بده ماجرا بود، كه سنگدل بود.
رمان رده نوجوانان جديدي به سوئدي دارم ميخونم كه توش همه اينا برعكسه، اين پدره كه مونده و مادره كه ترك كرده! تمام اون حسها كه تو روايتهاي ايراني بود و بدت ميامد از اون مرد كه اسمش پدر بود حالا تو اين رمان به سمت مادره! 

٢- پريروز تمام مدت داشتم راديو جوان گوش ميدادم، اكثريت خواننده ها مرد بودند. همينطور صداي مرد ميرفت و ميامد و گاهي وسطش از يك زن پخش ميشد. هميشه همينطور بود اما نميدونم چرا اين بار آزاردهنده شده بود! 
ديروز راديو سوئدي گوش ميدادم، هر از گاهي آهنگ پخش ميشد، مرد و زن. نه يك درميون نه پشت هم اما به اندازه اي بود كه خس نكني داري فقط صداي يك جنس ميشنوي. 

ربط ١ و ٢ رو خودتون پيدا كنيد! 

۲ نظر: