۱۳۹۰ آبان ۱۸, چهارشنبه

مثلث عاشقی

یکی همراهت شده و هر لحظه اس ام اس میده، حواسش بهت هست، باهات حرف میزنه، با اینکه سرش شلوغه سعی میکنه وقت بذاره و ببینتت.
یکی یهو دوباره پیداش شده، عمیق، پر احساس، حالا که کمی وقتش ازادتر شده دائم هست برای خود خودت، برنامه ریزی میکنه برای دیداری که قولش رو داده بود، میخواد ببرتت جایی که خیلی دوست داره و اونجا رو که معمولا تنها میره میخواد با تو شریک بشه
یکی هست که محبتش بی پایانه، همیشه هست، قرنطینه اش رو پذیرفته ، به حرفهات گوش میده، به غرغرهای تمام نشدنیت، تشویقت میکنه، حمایتت میکنه و ........

و اینجا یکی هست این وسط گیر کرده.. بین اتفاق نرمال که داره روز به روز قشنگتر میشه، عشق اسمانی که اومده رو زمین، و زمینی که خالصانه  عشق میورزه!  
اتفاق نرمال که بی خبر از همه جاست، اما دو نفر دیگه ناخواسته با هم رقابت میکنن! بدشون بیاد یا خوششون بیاد من این رو میگم، این رو از لابلای حرفها و رفتارهاشون میشه فهمید، هرکدوم به نوعی من رو از ارتباط داشتن با اون یکی بر حذر میکنن! اگر به یکیشون دیر جواب بدم فکر میکنه دارم با اون یکی حرف میزنم! و ....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر